طلسم عشق خون آشام پارت ۲
من : من ا.ت هستم و .. و کلیسا منو فرستاده و بهم گفتن به این ادرس بیام چون قراره پدرم بیاد دنبالم ..
نامجون : ولی کسی به ما چیزی نگفت . خوب دنبال من بیا .
دنبالش راه افتادم . تهیونگ هم پشت سرم میومد .
خیلی ترسیده بودم واقعا اینجا و این ۲ تا ترسناک
بودن . به یک در رسیدیم نامجون درو باز کرد و وارد
یک سالن بزرگ شدیم . یک دفعه چشام ۴ تا شد ،تعجب
کرده بودم ۵ تا پسر دیگه هم بودن . بعضیاشون خیلی
هیز منو نگاه می کردن ( خوب احمق اون ها خون اشام
هستن فکر کردی چون خوشگلی دارن اینطور ینگاهت
می کنن خیرر چون ادمی اینطور ینگاه می کنم چون
خونت خوشمزت . 😐😂 )
خوب بریم بقیه اش ساری :
سرم رو انداختم پایین . خجالت کشیده بودم .
یک پسری : نامجون این کیه
نامجون : این ا.ت هستش . میگه که کلیسا فرستادتش .
یک پسری : هه .. پس این طعمه جدیده
نامجون : فکر کنم .
نامجون : خوب ا.ت این پسری که با من حرف زد اسمش .. اااه
اون پسر : خودم ، خودم رو معرفی می کنم لازم نکرده تو بکنی .
نامجون : بی تربیت بی ادب . صدبار گفتم وسط حرفم نپر .
اون پسر : برو بابا . سلام من جین هستم
نامجون : ولی کسی به ما چیزی نگفت . خوب دنبال من بیا .
دنبالش راه افتادم . تهیونگ هم پشت سرم میومد .
خیلی ترسیده بودم واقعا اینجا و این ۲ تا ترسناک
بودن . به یک در رسیدیم نامجون درو باز کرد و وارد
یک سالن بزرگ شدیم . یک دفعه چشام ۴ تا شد ،تعجب
کرده بودم ۵ تا پسر دیگه هم بودن . بعضیاشون خیلی
هیز منو نگاه می کردن ( خوب احمق اون ها خون اشام
هستن فکر کردی چون خوشگلی دارن اینطور ینگاهت
می کنن خیرر چون ادمی اینطور ینگاه می کنم چون
خونت خوشمزت . 😐😂 )
خوب بریم بقیه اش ساری :
سرم رو انداختم پایین . خجالت کشیده بودم .
یک پسری : نامجون این کیه
نامجون : این ا.ت هستش . میگه که کلیسا فرستادتش .
یک پسری : هه .. پس این طعمه جدیده
نامجون : فکر کنم .
نامجون : خوب ا.ت این پسری که با من حرف زد اسمش .. اااه
اون پسر : خودم ، خودم رو معرفی می کنم لازم نکرده تو بکنی .
نامجون : بی تربیت بی ادب . صدبار گفتم وسط حرفم نپر .
اون پسر : برو بابا . سلام من جین هستم
۳۰.۰k
۲۰ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.