سناریو (وقتی بدون اجازشون مست کردی)
ادامه ی سناریو قبلی........
#سناریو
#استری_کیدز
#استریکیدز
( فلیکس)
بخاطر دعوایی که با فلیکس کرده بودی،،، چند بطری سوجو(الکل کره ای) خریدی و داشتی توی خلوت خودت میخوردی که با قرار گرفتن دست مردونه ی فلیکس روی لیوان نگاه تو به بهش میدی
_ با چه اجازه ای داری الکل میخوری هوم؟
دستشو پس زدی و با لحنی کشدار که بخاطر مستیت بود گفتی
+ به تو هیچ ربطی نداره که با اجازه ی کی دارم میخورم
با این حرفت عصبی شد و تورو به سمت خودش کشید و صورتش رو نزدیکت کرد به طوری که وقتی حرف میزد لباش به لبات برخورد میکردن
_ میخوای نشونت بدم چرا باید اجازه ی ددیتو بگیری ؟
و بعد شروع کرد به بوسیدنت
(سونگمین)
تو با رضایت سونگمین الکل خریده بودی و ولی توی خوردن زیاده روی کردی و باعث شد زیادی مست کنی.
+ سونگمینااااااااا
با دادی که زدی سرش سوت کشید
_چته ؟
+ بنظرت اول مرغ بوده یا تخم مرغ ؟
_ خدایا منو نجات بده
(جونگین)
ساعت تقریباً نزدیکای ۱۲ شب بود و تو به شدت مست به خونه برگشته بودی و داشتی توی آشپز خونه آب میخوردی
_کجا بودی ؟
با صدای جونگین بطری آب رو روی اپن گذاشتی و خمار نگاهش کردی
_ چرا اینقدر مست کردی ها؟
لحنش آروم بود ولی خیلی عصبی حرف میزد تو هم فقط داشتی نگاش میکردی که اومد نزدیکت و تورو توی بغلش کشید
_ میدونی چقدر نگرانت بودم ؟
و بعد خودشو ازت جدا کرد و به جون لبات افتاد
#سناریو
#استری_کیدز
#استریکیدز
( فلیکس)
بخاطر دعوایی که با فلیکس کرده بودی،،، چند بطری سوجو(الکل کره ای) خریدی و داشتی توی خلوت خودت میخوردی که با قرار گرفتن دست مردونه ی فلیکس روی لیوان نگاه تو به بهش میدی
_ با چه اجازه ای داری الکل میخوری هوم؟
دستشو پس زدی و با لحنی کشدار که بخاطر مستیت بود گفتی
+ به تو هیچ ربطی نداره که با اجازه ی کی دارم میخورم
با این حرفت عصبی شد و تورو به سمت خودش کشید و صورتش رو نزدیکت کرد به طوری که وقتی حرف میزد لباش به لبات برخورد میکردن
_ میخوای نشونت بدم چرا باید اجازه ی ددیتو بگیری ؟
و بعد شروع کرد به بوسیدنت
(سونگمین)
تو با رضایت سونگمین الکل خریده بودی و ولی توی خوردن زیاده روی کردی و باعث شد زیادی مست کنی.
+ سونگمینااااااااا
با دادی که زدی سرش سوت کشید
_چته ؟
+ بنظرت اول مرغ بوده یا تخم مرغ ؟
_ خدایا منو نجات بده
(جونگین)
ساعت تقریباً نزدیکای ۱۲ شب بود و تو به شدت مست به خونه برگشته بودی و داشتی توی آشپز خونه آب میخوردی
_کجا بودی ؟
با صدای جونگین بطری آب رو روی اپن گذاشتی و خمار نگاهش کردی
_ چرا اینقدر مست کردی ها؟
لحنش آروم بود ولی خیلی عصبی حرف میزد تو هم فقط داشتی نگاش میکردی که اومد نزدیکت و تورو توی بغلش کشید
_ میدونی چقدر نگرانت بودم ؟
و بعد خودشو ازت جدا کرد و به جون لبات افتاد
۲۷.۴k
۱۱ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.