پارت 13 مافیای سرخ
پارت 13 مافیای سرخ
ویو ا/ت
دیدم جونگکوک امد دم در ولی من بهش توجه نکردن
که دیدم پسرا هم امدن
× ا/ت خودتی ( گریه ) چرا رفتی چرا
_ خودت بهتر میدونی
نامجون. سلام دختر چه عجب ما تورو دیدیم
_ اره مامانم نمیزاشت بیام
جیمین. چرا مگه اینجا میکشیمت که نمیزاشت
_ اره یبار نزدیک بود بمیرم فکنم آقای جؤن بدونن کیه
جیهوپ. دختر بیخیال گذشت
_ اره
زخما خوب میشن و جاشون میمونه
× واقعاً معذرت میخوام
میدونی بعد تو دیگه آدم سابق نشدم
هر شب مشروب میخورد هر شب سیگار میکشیدم هر شب یه چشمم اشک بود یه چشمم خون ( گریه )
_ انگار من داشتم عروسی میگرفتم
منم هر شب به بهانه ی اینکه با رفیقام میرم پارک
سیگار میکشیدم منم گریه میکردم
حتی یه بارم رفتم سرم وصل کردم
میدونی چقدر بده که از بهترین آدم زندگیت ضربه بخوری
تو آدمی ها من تو خانواده ای بزرگ شدم که وقتی یکی روی سرم داد میزد بابام اون طرف رو زنده نمیزاشت
اگر یه موقع من دستم میبرید آمبولانس میومد
اگر من تب داشتم میرفتم آلمان دکتر
من توی همچین خانواده ای بزرگ شدم ولی تو با من یه کاری کردی که دیگه از زندگیم بدم بیاد آقای جؤن
ویو ا/ت
سری چمدونمو گرفتم و رفتم تو خونه
خیلی حالم خراب بود نشتم گریه کردم
بچه ها یعنی جیسو و لوکا و سوهو بیان پیشم منم لباس راحتی پوشیدم و خونرو یکم تمیز کردم
ویو جونگکوک
وقتی ا/ت این حرفا رو بهم زد قلبم شکست خیلی ناراحت شدم تازه فهمیدم چه بلایی سرش آوردم
ویو ا/ت
دیدم جونگکوک امد دم در ولی من بهش توجه نکردن
که دیدم پسرا هم امدن
× ا/ت خودتی ( گریه ) چرا رفتی چرا
_ خودت بهتر میدونی
نامجون. سلام دختر چه عجب ما تورو دیدیم
_ اره مامانم نمیزاشت بیام
جیمین. چرا مگه اینجا میکشیمت که نمیزاشت
_ اره یبار نزدیک بود بمیرم فکنم آقای جؤن بدونن کیه
جیهوپ. دختر بیخیال گذشت
_ اره
زخما خوب میشن و جاشون میمونه
× واقعاً معذرت میخوام
میدونی بعد تو دیگه آدم سابق نشدم
هر شب مشروب میخورد هر شب سیگار میکشیدم هر شب یه چشمم اشک بود یه چشمم خون ( گریه )
_ انگار من داشتم عروسی میگرفتم
منم هر شب به بهانه ی اینکه با رفیقام میرم پارک
سیگار میکشیدم منم گریه میکردم
حتی یه بارم رفتم سرم وصل کردم
میدونی چقدر بده که از بهترین آدم زندگیت ضربه بخوری
تو آدمی ها من تو خانواده ای بزرگ شدم که وقتی یکی روی سرم داد میزد بابام اون طرف رو زنده نمیزاشت
اگر یه موقع من دستم میبرید آمبولانس میومد
اگر من تب داشتم میرفتم آلمان دکتر
من توی همچین خانواده ای بزرگ شدم ولی تو با من یه کاری کردی که دیگه از زندگیم بدم بیاد آقای جؤن
ویو ا/ت
سری چمدونمو گرفتم و رفتم تو خونه
خیلی حالم خراب بود نشتم گریه کردم
بچه ها یعنی جیسو و لوکا و سوهو بیان پیشم منم لباس راحتی پوشیدم و خونرو یکم تمیز کردم
ویو جونگکوک
وقتی ا/ت این حرفا رو بهم زد قلبم شکست خیلی ناراحت شدم تازه فهمیدم چه بلایی سرش آوردم
۱۵.۷k
۱۷ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.