عشق اجاره ای
عشق اجاره ای
p4
ولی
با صدای تهیونگ بیدار شدم
ته. ات.ات بیدار شو خواب بد دیدی
ات. نفس نفس زدن
ت...تو زنده ای؟
هوففففف
ته.چیه خواب دیدی مردم 😂
ات. نخنددد
ته. بچه بیا رسیدیم
ویو ات
رفته بودیم دم ساحل هیچ کس نبود فقط منو ته بودیم
ته. برو داد بزن و مشکلت رو بلند به دریا بگو
ات. مرسی :)
(راوی:منم میخوام😂)
ات. خسته شدم از ت.جاوز شدننن
خسته شدم از اینکه فکرمیکنن من پدرم مردهههه
خسته شدم از تنهایییییی
(همرو با داد گفت)
ویو ته
ته. بهت ت.جاوز شده؟؟؟؟؟
ات. هوم
ته. کِی؟
ات. زیاده
وقتی گفت بهم تج.اوز شده خیلی اصلی شدم
ویو ات
ات.ته
ته.هوم
ات. میشه بغلت کنم؟
ته. ا...اره..اره ... راحت باش
محکم بغلش کردم و حس خوبی داشت
(ایشالله قسمت همه)
ته. بریم
ات.من گشنمه
ته.بریم من ی کافه سراغ دارم
تو راه بودیم یهو یکی از پشت زد به ماشین
ته پیاده شد
ته.مگه کوری
مرده.درست صحبت کن عوضی
و دعوا شد
(ات از صدای بلند میترسه)
ویو ات
دست و پام میلرزید هی میزدم تو سرم
پیاده شدم
ات.بسهههه(داد)
همه به من نگاه کردن
بدو بدو رفتم تو بغل ته
ات. تمومش کن لطفاً (استرس)
ته. باشه باشه برو تو ماشین بریم
نشستم رفتیم کافه
ته. حالت خوبه
ات.اره
یهو گوشیم زنگ زد
یا خدا مامانم بود
ات. الو مامان بزار برات توضیح
پرید وسط حرفم
اوما.ات سریع بیا خونه مهمه
ات. تهیونگ من باید برم مهمه
سریع رفتم خونه که....
شرط نداریممم
p4
ولی
با صدای تهیونگ بیدار شدم
ته. ات.ات بیدار شو خواب بد دیدی
ات. نفس نفس زدن
ت...تو زنده ای؟
هوففففف
ته.چیه خواب دیدی مردم 😂
ات. نخنددد
ته. بچه بیا رسیدیم
ویو ات
رفته بودیم دم ساحل هیچ کس نبود فقط منو ته بودیم
ته. برو داد بزن و مشکلت رو بلند به دریا بگو
ات. مرسی :)
(راوی:منم میخوام😂)
ات. خسته شدم از ت.جاوز شدننن
خسته شدم از اینکه فکرمیکنن من پدرم مردهههه
خسته شدم از تنهایییییی
(همرو با داد گفت)
ویو ته
ته. بهت ت.جاوز شده؟؟؟؟؟
ات. هوم
ته. کِی؟
ات. زیاده
وقتی گفت بهم تج.اوز شده خیلی اصلی شدم
ویو ات
ات.ته
ته.هوم
ات. میشه بغلت کنم؟
ته. ا...اره..اره ... راحت باش
محکم بغلش کردم و حس خوبی داشت
(ایشالله قسمت همه)
ته. بریم
ات.من گشنمه
ته.بریم من ی کافه سراغ دارم
تو راه بودیم یهو یکی از پشت زد به ماشین
ته پیاده شد
ته.مگه کوری
مرده.درست صحبت کن عوضی
و دعوا شد
(ات از صدای بلند میترسه)
ویو ات
دست و پام میلرزید هی میزدم تو سرم
پیاده شدم
ات.بسهههه(داد)
همه به من نگاه کردن
بدو بدو رفتم تو بغل ته
ات. تمومش کن لطفاً (استرس)
ته. باشه باشه برو تو ماشین بریم
نشستم رفتیم کافه
ته. حالت خوبه
ات.اره
یهو گوشیم زنگ زد
یا خدا مامانم بود
ات. الو مامان بزار برات توضیح
پرید وسط حرفم
اوما.ات سریع بیا خونه مهمه
ات. تهیونگ من باید برم مهمه
سریع رفتم خونه که....
شرط نداریممم
۹.۸k
۲۸ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.