بوی🔮 پارت 2
بوی🔮 پارت 2
فردا
صبح پاشدم دست صورتمو شستم یه شروار جین ابی کمرنگ با تاپ سفید و یه کت جین ست شروارم روش موهامو حالت فر دادم و دوتا تار بردم پشت سرم با یه گیره سیفد چنتا از موهامو گیس ریز کردم و چیزای سفید بهش زدم کفش اسپرت سفید کیف سفید کلا ست سفید و جین زدم
رفتم برای صبحانه روی پله ها بودم که داداشم تازه اومد انگار دیشب حمل اسلحه داشتن خسته بود معلوم بود ریز چشاش گود افتاده بود بابام صبح زودتر بلند شده بود تو اتاق کارش بود
(مامانم =ا/م
بابام =ا/ب)
ا/م:پسرم نمیای صبحونه
این یوپ: مامان خستم دیشب نخوابیدم میرم بخوابم
ا/م: باشه عزیزم
اومد سمت پله ها منو دید
این یوپ:چطوری خوشگلم
ا/ت:خوبم داداش خسته نباشی
این یوپ:مرسی عزیزم
رفت منم رفتم پاین صبحانه خوردم سر میز مامانم در مورد برنامه امروزم پرسید بهش گفتم صبحانه تموم شد
رفتم بالا اتاقم سویچ ماشین و گوشیم و کیفم برداشتم رفتم پایین
نگهبان ماشینم رو از توی پارکینگ اورد توی محوطه سوارش شدم رفتم دنبال دخترا
اول رفتم دنبال اِلا
موهاشو بالا بسته بود و یه لباس دکمه دار شیری و یه شلوار نسکافه ای پوشیده بود اِلا کلان استایل مدرنی داشت دور عینکشم پلنگی بود سوار ماشین شد
اِلا :سلام دیر که نکردم
ا/ت: سلام نه عزیزم منم تازه رسیدم
اِلا:خوب بریم دنبال لیا
ا/ت: بریم
رفتیم دنبال لیا لیا یه دامن چین دار چرم و یه تاپ مشکی زیرش یه کت چرم ست دامنش پوشیده بود موهاشم اتو کشیده بود دورش ریخته بود
وقتی به عینکامون نگاه کردم مدل هم بود مال من دوش سفید و مال اِلا دورش پلنگی و مال لیا دوش مشکی بود
رفتیم پاساژ اول عینک گرفتیم کلی عینک گرفتیم بعدش کلی دیگه سفارش دادیم که تا عصر برامون با پیک بفرستن برای کلاهم همینطوری شد انواع اقسام کلاه عینک گرفتیم
(بچه ها من اینو ننوشتم کپی کردم ‼️‼️‼️‼️‼️
فردا
صبح پاشدم دست صورتمو شستم یه شروار جین ابی کمرنگ با تاپ سفید و یه کت جین ست شروارم روش موهامو حالت فر دادم و دوتا تار بردم پشت سرم با یه گیره سیفد چنتا از موهامو گیس ریز کردم و چیزای سفید بهش زدم کفش اسپرت سفید کیف سفید کلا ست سفید و جین زدم
رفتم برای صبحانه روی پله ها بودم که داداشم تازه اومد انگار دیشب حمل اسلحه داشتن خسته بود معلوم بود ریز چشاش گود افتاده بود بابام صبح زودتر بلند شده بود تو اتاق کارش بود
(مامانم =ا/م
بابام =ا/ب)
ا/م:پسرم نمیای صبحونه
این یوپ: مامان خستم دیشب نخوابیدم میرم بخوابم
ا/م: باشه عزیزم
اومد سمت پله ها منو دید
این یوپ:چطوری خوشگلم
ا/ت:خوبم داداش خسته نباشی
این یوپ:مرسی عزیزم
رفت منم رفتم پاین صبحانه خوردم سر میز مامانم در مورد برنامه امروزم پرسید بهش گفتم صبحانه تموم شد
رفتم بالا اتاقم سویچ ماشین و گوشیم و کیفم برداشتم رفتم پایین
نگهبان ماشینم رو از توی پارکینگ اورد توی محوطه سوارش شدم رفتم دنبال دخترا
اول رفتم دنبال اِلا
موهاشو بالا بسته بود و یه لباس دکمه دار شیری و یه شلوار نسکافه ای پوشیده بود اِلا کلان استایل مدرنی داشت دور عینکشم پلنگی بود سوار ماشین شد
اِلا :سلام دیر که نکردم
ا/ت: سلام نه عزیزم منم تازه رسیدم
اِلا:خوب بریم دنبال لیا
ا/ت: بریم
رفتیم دنبال لیا لیا یه دامن چین دار چرم و یه تاپ مشکی زیرش یه کت چرم ست دامنش پوشیده بود موهاشم اتو کشیده بود دورش ریخته بود
وقتی به عینکامون نگاه کردم مدل هم بود مال من دوش سفید و مال اِلا دورش پلنگی و مال لیا دوش مشکی بود
رفتیم پاساژ اول عینک گرفتیم کلی عینک گرفتیم بعدش کلی دیگه سفارش دادیم که تا عصر برامون با پیک بفرستن برای کلاهم همینطوری شد انواع اقسام کلاه عینک گرفتیم
(بچه ها من اینو ننوشتم کپی کردم ‼️‼️‼️‼️‼️
۷.۲k
۱۷ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.