تپش قلب پارت ۴۲
دیگه جدا شدیم تهیونگ:یورا من:تهیونگ رفتم سمتش اومد بغلم کرد تهیونگ:خوبی چیزیت نشده من:نه نشده خوبم تهیونگ:سکتم دادی من:نگران نباش خوبم همون موقع چشمم به یکی خورد مشکوک بود دخترم بود از تو بغل تهیونگ اومدم بیرون دوییدم رفتم جلوشو گرفتم خودش بود من:فکر کردی میتونی در بری آره سومالیا:تو من:آره تو منو میخواستی آتیش بزنی کوک:یورا (اوه الان میاد 😨😂🤣🤣یه چک محکمم میخوره) رفتمجلو گرفتمش زیر مشتم فحش میدادم همون موقع یه چیزی کرد تو شیکمم چاقو دو تام زد یدونه دیگه(درجمع سه تا زد همونجایی که اول زد یا حسین😶😶😶😂🤣یورا به فاخ رفت شوخی کردم) منو انداخت اونور کوک:یورااااااااااااااااااااااا سومالیا در رفت جونگ کوک اومد منو بلند کرد کوک:یورا یورا من:ج ج ج ج جونگ کوککککک کوک:هیششش هیچی نگو 😭😭یورا تهیونگگگگ بیا به کار کن بچه ها همه:اومدیم همون موقع بیهوش شدم
از زبون جونگ کوک
همون موقع بیهوش شد من:نه نه یورا یورا تهیونگ:یورا من:ببریمش بیمارستان بدو تهیونگ تهیونگ:باشه باشه بلندش کردم و بردمش تو ماشین پشت نشستم یورا تو بغلم بود ازش خون میرفت دستمو رو زخمش گذاشتم من:یورا نفسم چشماتو باز کن خواهش میکنم تو میدونی بدون تو نمی تونم یورا😭😭😭😭😭😭 اینه چی گریه میکردم (این آخرین چیز غمناکه تو فیک به مولا دیگه راه نداره😢😢😢) من:یورا چشماتو باز کن و ببین الان تو چه حالیم دارم خفه میشم 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 یورا آهه به خدا خودمو میکشم اگه اتفاقی برات بیوفته😭😭😭😭😭😭😭😭😭عمرم همه ی کسم😭😭😭😭 چشماتو باز کن من اون چشمای خوشگلتو ببینم 😭😭😭😭😭😭😭لطفا رسیدیم بیمارستان بردنش تو اتاق عمل اینه چی گریه میکردم تهیونگ:جونگ کوک رفتم تو بغلش(آخیییی😭😭😭😭 بمیرم برات اینجوری گریه نکن😭😭😭😭آتیش میگیرم) من:تهیونگ اگه اتفاقی براش بیوفته من چیکار کنم هان چیکار کنم تهیونگ:هیچیش نمیشه اون دختر قویه من آجیمو میشناسم هیچیش نمیشه😢 من:تهیونگ اصلا حالم خوب نیست انقدر یه چیزی راه گلومو گرفته نمیزاره نفس بکشم تهیونگ:آروم باش
از زبون جونگ کوک
همون موقع بیهوش شد من:نه نه یورا یورا تهیونگ:یورا من:ببریمش بیمارستان بدو تهیونگ تهیونگ:باشه باشه بلندش کردم و بردمش تو ماشین پشت نشستم یورا تو بغلم بود ازش خون میرفت دستمو رو زخمش گذاشتم من:یورا نفسم چشماتو باز کن خواهش میکنم تو میدونی بدون تو نمی تونم یورا😭😭😭😭😭😭 اینه چی گریه میکردم (این آخرین چیز غمناکه تو فیک به مولا دیگه راه نداره😢😢😢) من:یورا چشماتو باز کن و ببین الان تو چه حالیم دارم خفه میشم 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 یورا آهه به خدا خودمو میکشم اگه اتفاقی برات بیوفته😭😭😭😭😭😭😭😭😭عمرم همه ی کسم😭😭😭😭 چشماتو باز کن من اون چشمای خوشگلتو ببینم 😭😭😭😭😭😭😭لطفا رسیدیم بیمارستان بردنش تو اتاق عمل اینه چی گریه میکردم تهیونگ:جونگ کوک رفتم تو بغلش(آخیییی😭😭😭😭 بمیرم برات اینجوری گریه نکن😭😭😭😭آتیش میگیرم) من:تهیونگ اگه اتفاقی براش بیوفته من چیکار کنم هان چیکار کنم تهیونگ:هیچیش نمیشه اون دختر قویه من آجیمو میشناسم هیچیش نمیشه😢 من:تهیونگ اصلا حالم خوب نیست انقدر یه چیزی راه گلومو گرفته نمیزاره نفس بکشم تهیونگ:آروم باش
۱۱.۹k
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.