سناریو
با استرس ار خواب بیدار شدی ضربان قلبت به شدت بالا بود
اخیرا خواب های عجیبی مثل فردی که دنبالت می کرد
و میگفت تو متعلق به منی یا اینکه اون فرد ازت محافظت میکرد رو میدیدی
از اتاقت خارج شدی و به طرف یخچال رفتی کمی اب خوردی
و دوباره به اتاقت برگشتی در اتاقت رو بستی که ناگهان فردی از پشت در ظاهر شد
ترسیده بودیو نمیدونستی چی کار کنی با هر قدمی که به سمتت بر میداشت به عقب میرفتی
این همون مرد ه همونی که توی خوابت بود
انقدر به عقب رفته بودی که پات به لبه ی تخت گیر کردو افتادی اون روت خیمه زد
+ازم چی م.میخوای
_یعنی انقدر ترسناکم که هم تو خواب و هم الان ازم میترسی
...خوب من تورو میخوام بیب
............
نظر؟🗿
ازتون میخوام اگه تونستید ادامش بدید و بنویسد
و برام بفرستید
اخیرا خواب های عجیبی مثل فردی که دنبالت می کرد
و میگفت تو متعلق به منی یا اینکه اون فرد ازت محافظت میکرد رو میدیدی
از اتاقت خارج شدی و به طرف یخچال رفتی کمی اب خوردی
و دوباره به اتاقت برگشتی در اتاقت رو بستی که ناگهان فردی از پشت در ظاهر شد
ترسیده بودیو نمیدونستی چی کار کنی با هر قدمی که به سمتت بر میداشت به عقب میرفتی
این همون مرد ه همونی که توی خوابت بود
انقدر به عقب رفته بودی که پات به لبه ی تخت گیر کردو افتادی اون روت خیمه زد
+ازم چی م.میخوای
_یعنی انقدر ترسناکم که هم تو خواب و هم الان ازم میترسی
...خوب من تورو میخوام بیب
............
نظر؟🗿
ازتون میخوام اگه تونستید ادامش بدید و بنویسد
و برام بفرستید
۷.۱k
۰۲ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.