P16

P16
ایم سول ویو*
بلند شدم هنوز تو شک بودم جامو مرتب کردم و رفتم پایین
+آجومااا
-سلام دخترم بیدار شدی گشنت نیست
+آخ آجوما گفتی دارم میمیرم از گشنگی
-(خنده)
دنبال آجوما راه افتادم تو آشپزخونه
-خوشگلم ارباب گفت که زیاد کار نکنی و مراقب خودت باشی غذا هم خوب بخوری
+برای چی؟ اها واسه مریضیم ولی آجوما میخام کمکتون کنم این همه کار کردن براتون سخته
-نه دخترم به فکر من نباش فعلا حال خودت خوب نیست مراقب خودت باش
+ممنون آجوما
-برای چی
+که انقد خوب باهام رفتار میکنی
-عاعا عزیزم تو مثل دختر خودمی خیلی دوستت دارم راستی تو زیاد از خودت برای من نگفتی
+زندگی جالبی نداشتم دوست ندارم تعریفش کنم
-هرجور خودت راحتی بیا اینم غذا برات رامیون درست کردم چه رامیونیی
+مرسیییی
مث چی انقد خوردم که داشتم خفه میشدم
-دختر یواش مردی
+عاه آجوما سیر شدم خیلیی خوشمزه بود انقد خوردم که بزور تکون میخورم
-نوش جونت عزیزممم یسری قرص اینا دکتر داده باید بخوری
+هوم باشه...