فیک آیدلان شب پارت ۳
بعدش رئیسمون گفت که امروز خوشبگذرونیم و تتومون رو بزنیم و اونا که از خداشون بود قبول کردن ، رئیس منو صدا زد منم حرفی نزدم و رفتم پیش رئیس بهم گفت
رئیس : منیجرتون رو چیکار کنیم
کیا : منیجر قبلیم که زن بود خوبه وگرنه الان من خودم منیجر دارم که اگه اشکال نداره همون همه کارامون رو بکنه و به جز اون برای فعالیت های شخصی منیجر شخصی هم برای یقیه استخدام کنید
رئیس : باشه
کیا : حتما تا الان خیلی خسته شدن
رئیس : آره ، اونا خیلی تلاش کردن تا اینجا برسن بخاطر همین تورو باهاشون همگروه کردم تا استعداداشون رو مشخص و به اونا کمک کنی از تمام توانایشون استفاده کنن و خودت هم همین کار رو بکن چون تو بهتریم و با استعداد ترین آیدل مایی
کیا : باشه
رئیس : امروز میخواین چیکار کنین ؟
کیا : میریم رستوران ، خرید و تتومون رو میزنیم و انتخاب بقیش هم با اونا
رئیس : باشه و مراقبشون باش
کیا : باشه ما رفتیم
رئیس : به سلامت
کیا ویو :
رفتم پیش دخترا و بهشون گفتم بریم همه قبول کردن ولی یکی شون منو چپ چپ نگاه میکرد سعی کردم بهش اهمیت ندم ، سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم لیا پیش من که گوشه نشسته بودم نشستم و
لیا اومد پیش من نشست و گفت چرا نگفتی که میخوایی آیدل شی ؟
کیا : نمیدونم دلم نخواست
لیا : مثلا بصت فرندتم ها 😐
کیا : اهم🥺 منو دعوا میکنی ؟🥺
لیا : صورتتو اونطوری نکن نمیتونم تحمل کنم ، باشه ، باشه باهات بحث نمیکنم
کیا : فایتینگ
لیا : دلم برات تنگ شده بود
کیا : منم دلم برات تنگ شده بود
منیجر کیا : رسیدیم
کیا : باشه
کیا : بچه ها به محل تتو زدن رسیدیم بیاین پیاده شیم
همه : ... باشه کیا
" ویو به یک ساعت بعد "
تتومون رو زدیم
لیا تتوش رو روی پشت دست راستش زد ، لنا تتوش رو روی بازوی چپش زد ، میا تتوش رو روی ران چپش زد ، سیا تتوش رو روی ران راستش زد ، تیا تتوش رو بالای خط سینش و بین ترقوهاش زد ، آی تتوش رو روی پشت دست چپش زد و من تتوم رو روی بازوی راستم زده بودم
و بعدش به سمت مرکز خرید رفتیم کلی خرید کردیم و بعدش رفتیم رستوران شخصیم که هرکس هرکسی نمیتونست بره اونجا نشستیم و سفارش دادیم
یکی منو صدا زد سمت صدا رو نگاه کردم و دیدم جنیه از شادی جیغ خفه ای کشیدم و رفتم کنارش همدیگه رو بغل کردیم و ......
لایک و فالو فراموش نشه
لطفا گزارش نکنین
رئیس : منیجرتون رو چیکار کنیم
کیا : منیجر قبلیم که زن بود خوبه وگرنه الان من خودم منیجر دارم که اگه اشکال نداره همون همه کارامون رو بکنه و به جز اون برای فعالیت های شخصی منیجر شخصی هم برای یقیه استخدام کنید
رئیس : باشه
کیا : حتما تا الان خیلی خسته شدن
رئیس : آره ، اونا خیلی تلاش کردن تا اینجا برسن بخاطر همین تورو باهاشون همگروه کردم تا استعداداشون رو مشخص و به اونا کمک کنی از تمام توانایشون استفاده کنن و خودت هم همین کار رو بکن چون تو بهتریم و با استعداد ترین آیدل مایی
کیا : باشه
رئیس : امروز میخواین چیکار کنین ؟
کیا : میریم رستوران ، خرید و تتومون رو میزنیم و انتخاب بقیش هم با اونا
رئیس : باشه و مراقبشون باش
کیا : باشه ما رفتیم
رئیس : به سلامت
کیا ویو :
رفتم پیش دخترا و بهشون گفتم بریم همه قبول کردن ولی یکی شون منو چپ چپ نگاه میکرد سعی کردم بهش اهمیت ندم ، سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم لیا پیش من که گوشه نشسته بودم نشستم و
لیا اومد پیش من نشست و گفت چرا نگفتی که میخوایی آیدل شی ؟
کیا : نمیدونم دلم نخواست
لیا : مثلا بصت فرندتم ها 😐
کیا : اهم🥺 منو دعوا میکنی ؟🥺
لیا : صورتتو اونطوری نکن نمیتونم تحمل کنم ، باشه ، باشه باهات بحث نمیکنم
کیا : فایتینگ
لیا : دلم برات تنگ شده بود
کیا : منم دلم برات تنگ شده بود
منیجر کیا : رسیدیم
کیا : باشه
کیا : بچه ها به محل تتو زدن رسیدیم بیاین پیاده شیم
همه : ... باشه کیا
" ویو به یک ساعت بعد "
تتومون رو زدیم
لیا تتوش رو روی پشت دست راستش زد ، لنا تتوش رو روی بازوی چپش زد ، میا تتوش رو روی ران چپش زد ، سیا تتوش رو روی ران راستش زد ، تیا تتوش رو بالای خط سینش و بین ترقوهاش زد ، آی تتوش رو روی پشت دست چپش زد و من تتوم رو روی بازوی راستم زده بودم
و بعدش به سمت مرکز خرید رفتیم کلی خرید کردیم و بعدش رفتیم رستوران شخصیم که هرکس هرکسی نمیتونست بره اونجا نشستیم و سفارش دادیم
یکی منو صدا زد سمت صدا رو نگاه کردم و دیدم جنیه از شادی جیغ خفه ای کشیدم و رفتم کنارش همدیگه رو بغل کردیم و ......
لایک و فالو فراموش نشه
لطفا گزارش نکنین
۴.۲k
۲۰ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.