پارت ۲۲:

پارت ۲۲:
جیمین:
رینا داشت خون توی دهنش رو میشست.به خودم توی آینه نگاه کردم.پوووف باید لباسم رو عوض کنم بدجوری خونی شده.
- اه
+چی شده؟
-سرم گیج میره
از روی زمین بلندش کردم و نشستم روی مبل.
+چیکار میکنی
-چیو
+عروسی رو
-معلومه میرم
+میری؟
-آره،میخوام بهش نشون بدم هرزه نیستم.
+میخوای عروسی رو بهم بزنی؟
-میشه درباره اش صحبت نکنیم؟
+هممم باشه.
-گفتی یه کار مهم داری
+آها خوب شد گفتی
گذاشتمش روی مبل و رفتم اتاق.
رینا:
یعنی چیکار داشت؟دو تا دست خیلی کوچولو صورتم رو پوشوندن.
•دلام عمه(سلام عمه)
-جیییغغغغ
•عمه مده من ترسداکم؟(عمه مگه من ترسناکم)
- چویا اینجا چیکار میکنه؟
+خب دایی گرام قاچاقی آوردش اینجا و شما الان پرستار چویا کوچولو هستی.
•عمه اسم این آداهه چیه؟خیلی مهلبونه(عمه اسم این آقاهه چیه؟خیلی مهربونه)
+چویا خان اسم من جیمینه
•دیمین
+دیمین نه جیمین
•دیمین
+میگم جیمین
-اههه اذیت نکن بچه رو خو نمیتونه بگه...
ادامه دارد...
#پست_جدید #لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره