ماه ابی
ماه ابی
پارت۱۱
وان:ازین شوخی ها دیه با من نکنین
شب-
ساعت۳:۰۰بود همه خاب بودن تصمیم گرفتم برم بیرون و کمی پرواز کنم بال هام نمایان شدن پنجره باز کردم از پنجره پرواز کردم و رفتم بیرون رفتم تو شهر
+جرر لامصب ساعت سه هم تو شهر شلوغه
وقتی رومو برگردوندم یکی جلو بود
؟؟؟ هوم لنو تویی
+عوم بله شوما؟
؟؟؟ یه نامه از اقای جیهوپ براتون اوردم
+جیهوپ؟اشناس اها یادم اومد بله
(بچه ها این دوتا دذحال پرواز هست ینی توی هوا معلقن پرواز نمیکنن فک کنم بدونید منظورم چیه)
نامه و داد
نامه:
سلام خانم لنو من جیهوپ هسم و ازتون میخام همراه این بادیگارد به عمارت من بیای
پایان نامه:
+هوم مشکلی نیس
همراه بادیگارد رفتم و به یه عمارت بزرگ رسیدیم واردش شدم
؟؟؟همینجا واسا تا برم اقا رو صدا کنم
که یه صدایی از پشت اومت
جیهوپ:لازم نیس خودم اینجا
؟؟؟ببخشید اقا
جیهوپ:میتونی بری
؟؟؟بله
وقتی گفت بله رفت
+با من کاری داشتی
هوپی:البته تو توی بار مست بودی؟
+اره خب معلومه کدوم ادم عاقلی میاد میشینه روی پای یه پسر و بوسش میکنه؟
هوپی:خب اینو نمیدونم ولی میخام واسه اخر هفته دعوتت کنم بار مایلی بیای؟
+کوک و نامی نمیزارن بیام
هوپی:عیبی ندا..
حرفش کامل تموم نشده بود که یه صدای یه زن از پشت هوپی اومت
وان هو:اوپااا من برگشتم
هوپی:عا خش اومتی بیبی گرل
+وا..وا..وان هوووو اینجا چه شکری میخوری مگه با نامی قرار نمیزاری؟
وان هو:چی توو؟م..م..من؟ نه اصلا اصن نامی کیه؟
+خودت و نزن به اون راه
گوشیم و در اوردم و عکساشونو نشون وان هو دادم هوپیم دید عصابش خورد شد و یه سیلی به وان هو زد
دل لنو:عا دلم خنک شد
مغز لنو:حق مینوازی دل
دل لنو:میدونم
+خفه شین(اروم)
وان هو: اوپاااا قلط کردم
هوپی:گمشو رو تخت
بردش بالا(اتاق)
بعد اینکه رفتن منم رفتم(از کنجکاوی)
همش صدای ناله گریه و التماس میومت فهمیدم دارن چه گوهی میخورن منم از سوراخ در(اونجایی که کلید میندازن و درو قفل میکنن)یه عکس ازشون گرفتم که موقع خرابکاریش نشون نامی بدم سریع ازون عمارت دور شدم رفتم سمت خونه کوک سر جاش نبود نگرانش شدم و رفتم دنبالش پرواز کردم و رفتم لبه صخره ای که بیهوش شدم و داشتم میوفتادم لبه صخره اسمم و صدا میزد
-لنووووو کجایی سگ
+اینجام اومتم
سمت صخره فرود اومتم
-یااا هرجا دنبالت گشتم نبودی
+رفتم سمت شهر حوصلم سر رفته بود خابم نمیبرد
-عیش بریم خونه
رفتیم خونه و خابیدیم
صب:
از خاب بیدار شدم دیدم وان هو تو بغل نامی دارن همو بوس میکنن وقتی نامی منو دید از بوس کردن وان هو دست کشید
+صب بخیر
وان هو:عیش صب بخیر
نامی:صب بخیر
-صب بخیر بیبی گرل
+من بیبی گرلت نیستم
-هسی
+خب عیش
رفتم سمت گوش وان هو
+از سسک دیشبت با جیهوپ عکس گرفتم اگر خراب کاری کنی نشون نامی میدم فهمیدی؟
سرش و از ترس به معنای اره تکون داد
+خوبه
سرم از گوشش کنار اوردم
و قهوه خوردم
رفتم رو کاناپه کنار کوک نشستم و فیلم دیدیم بد پنج دیقه دستش انداخت دور گرنم و چسبوند به سینش
اروم لای موهامو بو کرد
-عاشق بوی موهاتم
+شایدد منم عاشق خودت باشم
-شاید؟
+اره
-شاید ینی حتما
+خب اره
-منم عاشقتم
بعد از دیدن فیلم حوصلمو سر رف چون فیلمش زیاد بود ظهر شده بود وان هو و نامی تو اتاق بودن که کم کم صدای ناله های وان هو بلن شد هول شدم رومو سمت کوک کردم دیدم خابه خیالم راحت شد چون زود منحرف میشه
که وان هو بد یه ساعت از اتاق اومت بیرون دلش گرفته بود درست نمیتونست راه بره
نامی:خب کوک بلن شو عمو شدی(داد)
کوک از خاب پرید و گفت
-چی عمو؟عمو چیه؟اها عمو باشه عیبی نداره
سرش گذاشت رو پام که بخابه سه متر پرید هوا
-چییی عمووو اخجوننن(داد و ذوق)ببین لنو خاله شدیی
+بله صحیح،ولی ما که..ولش مهم نیست
-چیشده عا ازدواج اونم میکنیم به موقعش
+نهههه خدانکنه
نامی:بکنه
-راس میگه نامی
+عیش گمشین
وان هو:کمک نمیتونم راه برم
نامی کمکش کرد تا مبل بیاد
ادامش پارت بد-
پارت۱۱
وان:ازین شوخی ها دیه با من نکنین
شب-
ساعت۳:۰۰بود همه خاب بودن تصمیم گرفتم برم بیرون و کمی پرواز کنم بال هام نمایان شدن پنجره باز کردم از پنجره پرواز کردم و رفتم بیرون رفتم تو شهر
+جرر لامصب ساعت سه هم تو شهر شلوغه
وقتی رومو برگردوندم یکی جلو بود
؟؟؟ هوم لنو تویی
+عوم بله شوما؟
؟؟؟ یه نامه از اقای جیهوپ براتون اوردم
+جیهوپ؟اشناس اها یادم اومد بله
(بچه ها این دوتا دذحال پرواز هست ینی توی هوا معلقن پرواز نمیکنن فک کنم بدونید منظورم چیه)
نامه و داد
نامه:
سلام خانم لنو من جیهوپ هسم و ازتون میخام همراه این بادیگارد به عمارت من بیای
پایان نامه:
+هوم مشکلی نیس
همراه بادیگارد رفتم و به یه عمارت بزرگ رسیدیم واردش شدم
؟؟؟همینجا واسا تا برم اقا رو صدا کنم
که یه صدایی از پشت اومت
جیهوپ:لازم نیس خودم اینجا
؟؟؟ببخشید اقا
جیهوپ:میتونی بری
؟؟؟بله
وقتی گفت بله رفت
+با من کاری داشتی
هوپی:البته تو توی بار مست بودی؟
+اره خب معلومه کدوم ادم عاقلی میاد میشینه روی پای یه پسر و بوسش میکنه؟
هوپی:خب اینو نمیدونم ولی میخام واسه اخر هفته دعوتت کنم بار مایلی بیای؟
+کوک و نامی نمیزارن بیام
هوپی:عیبی ندا..
حرفش کامل تموم نشده بود که یه صدای یه زن از پشت هوپی اومت
وان هو:اوپااا من برگشتم
هوپی:عا خش اومتی بیبی گرل
+وا..وا..وان هوووو اینجا چه شکری میخوری مگه با نامی قرار نمیزاری؟
وان هو:چی توو؟م..م..من؟ نه اصلا اصن نامی کیه؟
+خودت و نزن به اون راه
گوشیم و در اوردم و عکساشونو نشون وان هو دادم هوپیم دید عصابش خورد شد و یه سیلی به وان هو زد
دل لنو:عا دلم خنک شد
مغز لنو:حق مینوازی دل
دل لنو:میدونم
+خفه شین(اروم)
وان هو: اوپاااا قلط کردم
هوپی:گمشو رو تخت
بردش بالا(اتاق)
بعد اینکه رفتن منم رفتم(از کنجکاوی)
همش صدای ناله گریه و التماس میومت فهمیدم دارن چه گوهی میخورن منم از سوراخ در(اونجایی که کلید میندازن و درو قفل میکنن)یه عکس ازشون گرفتم که موقع خرابکاریش نشون نامی بدم سریع ازون عمارت دور شدم رفتم سمت خونه کوک سر جاش نبود نگرانش شدم و رفتم دنبالش پرواز کردم و رفتم لبه صخره ای که بیهوش شدم و داشتم میوفتادم لبه صخره اسمم و صدا میزد
-لنووووو کجایی سگ
+اینجام اومتم
سمت صخره فرود اومتم
-یااا هرجا دنبالت گشتم نبودی
+رفتم سمت شهر حوصلم سر رفته بود خابم نمیبرد
-عیش بریم خونه
رفتیم خونه و خابیدیم
صب:
از خاب بیدار شدم دیدم وان هو تو بغل نامی دارن همو بوس میکنن وقتی نامی منو دید از بوس کردن وان هو دست کشید
+صب بخیر
وان هو:عیش صب بخیر
نامی:صب بخیر
-صب بخیر بیبی گرل
+من بیبی گرلت نیستم
-هسی
+خب عیش
رفتم سمت گوش وان هو
+از سسک دیشبت با جیهوپ عکس گرفتم اگر خراب کاری کنی نشون نامی میدم فهمیدی؟
سرش و از ترس به معنای اره تکون داد
+خوبه
سرم از گوشش کنار اوردم
و قهوه خوردم
رفتم رو کاناپه کنار کوک نشستم و فیلم دیدیم بد پنج دیقه دستش انداخت دور گرنم و چسبوند به سینش
اروم لای موهامو بو کرد
-عاشق بوی موهاتم
+شایدد منم عاشق خودت باشم
-شاید؟
+اره
-شاید ینی حتما
+خب اره
-منم عاشقتم
بعد از دیدن فیلم حوصلمو سر رف چون فیلمش زیاد بود ظهر شده بود وان هو و نامی تو اتاق بودن که کم کم صدای ناله های وان هو بلن شد هول شدم رومو سمت کوک کردم دیدم خابه خیالم راحت شد چون زود منحرف میشه
که وان هو بد یه ساعت از اتاق اومت بیرون دلش گرفته بود درست نمیتونست راه بره
نامی:خب کوک بلن شو عمو شدی(داد)
کوک از خاب پرید و گفت
-چی عمو؟عمو چیه؟اها عمو باشه عیبی نداره
سرش گذاشت رو پام که بخابه سه متر پرید هوا
-چییی عمووو اخجوننن(داد و ذوق)ببین لنو خاله شدیی
+بله صحیح،ولی ما که..ولش مهم نیست
-چیشده عا ازدواج اونم میکنیم به موقعش
+نهههه خدانکنه
نامی:بکنه
-راس میگه نامی
+عیش گمشین
وان هو:کمک نمیتونم راه برم
نامی کمکش کرد تا مبل بیاد
ادامش پارت بد-
۳۹.۹k
۲۰ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.