p10🌚
p10🌚
که یهو یه ماشین بوگاتی مشکی وایساده و از یه پسر اومد بیرون و بدو اومد پیشه من دیدم ..فهمیدم جیمینه
پایان از زبان ا/ت
جیمین:سلام چشم رنگیه من بیا بریم سوار ماشین شو ..بریم بیرون ...ببینمت منو نگاه کن بیبی
ا/ت:.....
جیمین:پرنسس با توام منو نگاه کن
ا.ت :روشو برگردوند و جیمین چشمای خیس و قرمز ا.ت رو دید و همین طور اشکای روی صورتش
جیمین :عروسکم چرا گریه میکنی
نمی دونی چقدر حالم بده وقتی اون چشمای رنگیت خیس میشن پرنسس ..
چرا اینکار رو کردی
ا.ت: هیچی همین طوری یهو گریم گرفت«با صدای گرفته و بغض دار»
جیمین:نه اینطوری نیست ولی من آخر می فهمم ..بی خیالش بیا بریم بیرون بگردیم یکم حالو هوات عوض میشه و از الان آنقدر می خندونمت که یادت بره گریه چیه باشه پرنسس
ا.ت :باشه پرنس من «اشکاشو پاک کرد»
جیمین:خیلی عاشقتم خب سوار شو
بریم
ا.ت:جیمی
جیمین:جونم
ا.ت :وایسا بریم خونه من لباس عوض کنم بعد بریم
جیمین:باشه بریم
فلش بک به خونه..داخل خونه
ا.ت: تو روی مبل بشین من لباس عوض کنم بیام
جیمین:ok
استایل ا.ت
نکته:بچه ها موهای ا.ت همیشه بازه و کجه حالا بعضی وقتا سوسکی میزنه وگرنه نمی بنده موهاشو»
یه هودی کوتاه سفید که پایینش کش داره و یکم کمرش معلوم یه شلوار لی یکم جذب که یکم پاچشو داده شده بالا و یه کفش اسپرت سفید ساده ی خوشگل
ا.ت:جیمین یه دفه بیا
جیمین:جانم اومدم.. رفتم اتاق دیدم یه تیپ خوشگل زده ازم پرسید
ا.ت:جیمین موهامو سوسکی کنم یا همین کج باشه
جیمین:هرچی دوست داری
ا.ت:جیمین نمی دونم دیگه تو بگو
جیمین:خب امممم...سوسکی
ا.ت:باشه بیا اینجا بشین من درست کنم
موهامو ..جیمی اون اتو میدی من
جیمین اتو داد و نشست رو تخت و عشقشو نگاه میکرد که داشت موها شو درست می کردم ......بعد ازین که ا.ت موهاشو درست کرد و روژه لبش رو زد رو به جیمین که داشت با عشق نگاش میکرد
ا.ت:عشقم بریم
جیمین:بریم نفسم «و بوسه سطحی رو لب ا.ت زد»
فلش بک به ماشین
ا.ت :جیمی کجا میریم
جیمین :میفهمی
ا.ت:جیمین مگه نمی دونی من صبر ندارم بگو دیگه لطفا 🥺
جیمین :نه ..یکم صبر کن میبینی
بعد چند دقیقه رسیدن
میدونم کمه ببخشید امیدوارم خوشتون بیاد کیوتا 🦄🙃💜
که یهو یه ماشین بوگاتی مشکی وایساده و از یه پسر اومد بیرون و بدو اومد پیشه من دیدم ..فهمیدم جیمینه
پایان از زبان ا/ت
جیمین:سلام چشم رنگیه من بیا بریم سوار ماشین شو ..بریم بیرون ...ببینمت منو نگاه کن بیبی
ا/ت:.....
جیمین:پرنسس با توام منو نگاه کن
ا.ت :روشو برگردوند و جیمین چشمای خیس و قرمز ا.ت رو دید و همین طور اشکای روی صورتش
جیمین :عروسکم چرا گریه میکنی
نمی دونی چقدر حالم بده وقتی اون چشمای رنگیت خیس میشن پرنسس ..
چرا اینکار رو کردی
ا.ت: هیچی همین طوری یهو گریم گرفت«با صدای گرفته و بغض دار»
جیمین:نه اینطوری نیست ولی من آخر می فهمم ..بی خیالش بیا بریم بیرون بگردیم یکم حالو هوات عوض میشه و از الان آنقدر می خندونمت که یادت بره گریه چیه باشه پرنسس
ا.ت :باشه پرنس من «اشکاشو پاک کرد»
جیمین:خیلی عاشقتم خب سوار شو
بریم
ا.ت:جیمی
جیمین:جونم
ا.ت :وایسا بریم خونه من لباس عوض کنم بعد بریم
جیمین:باشه بریم
فلش بک به خونه..داخل خونه
ا.ت: تو روی مبل بشین من لباس عوض کنم بیام
جیمین:ok
استایل ا.ت
نکته:بچه ها موهای ا.ت همیشه بازه و کجه حالا بعضی وقتا سوسکی میزنه وگرنه نمی بنده موهاشو»
یه هودی کوتاه سفید که پایینش کش داره و یکم کمرش معلوم یه شلوار لی یکم جذب که یکم پاچشو داده شده بالا و یه کفش اسپرت سفید ساده ی خوشگل
ا.ت:جیمین یه دفه بیا
جیمین:جانم اومدم.. رفتم اتاق دیدم یه تیپ خوشگل زده ازم پرسید
ا.ت:جیمین موهامو سوسکی کنم یا همین کج باشه
جیمین:هرچی دوست داری
ا.ت:جیمین نمی دونم دیگه تو بگو
جیمین:خب امممم...سوسکی
ا.ت:باشه بیا اینجا بشین من درست کنم
موهامو ..جیمی اون اتو میدی من
جیمین اتو داد و نشست رو تخت و عشقشو نگاه میکرد که داشت موها شو درست می کردم ......بعد ازین که ا.ت موهاشو درست کرد و روژه لبش رو زد رو به جیمین که داشت با عشق نگاش میکرد
ا.ت:عشقم بریم
جیمین:بریم نفسم «و بوسه سطحی رو لب ا.ت زد»
فلش بک به ماشین
ا.ت :جیمی کجا میریم
جیمین :میفهمی
ا.ت:جیمین مگه نمی دونی من صبر ندارم بگو دیگه لطفا 🥺
جیمین :نه ..یکم صبر کن میبینی
بعد چند دقیقه رسیدن
میدونم کمه ببخشید امیدوارم خوشتون بیاد کیوتا 🦄🙃💜
۱۷.۰k
۲۲ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.