مرد فقیری بود که همسرش از ماست کَره میگرفت. آن زن کره ها
مرد فقیری بود که همسرش از ماست کَره میگرفت. آن زن کره ها را به صورت توپ هایی یک کیلویى در می آورد و مرد آنرا به یکى از بقالى های شهر میفروخت و در مقابل مایحتاج خانه را میخرید.
روزى بقال به اندازه ی کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند. وقتیکه آنها را وزن کرد، اندازه ی هر کره ۹۰۰ گرم بود! پس با عصبانیت به مرد فقیر رو کرد و گفت: دیگر از تو کره نمیخرم، تو کره را بعنوان یک کیلو به من میفروختى در حالیکه وزن آن ۹۰۰ گرم است. مرد فقیر که متعجب شده بود با ناراحتی سرش را پایین انداخت و گفت:
ما ترازویی نداریم، بنابراین یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو را بعنوان وزنه قرار دادیم...!
رفتار دیگران با ما، بازتابِ رفتارهای ما با اونهاست؛ بیراه نیست که این همه ضرب المثل در این خصوص ساخته شده؛
هرچه کنی به خود کنی، زمین گرد است، به هر دست بدی از همان دست میگیری، و...
روزى بقال به اندازه ی کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند. وقتیکه آنها را وزن کرد، اندازه ی هر کره ۹۰۰ گرم بود! پس با عصبانیت به مرد فقیر رو کرد و گفت: دیگر از تو کره نمیخرم، تو کره را بعنوان یک کیلو به من میفروختى در حالیکه وزن آن ۹۰۰ گرم است. مرد فقیر که متعجب شده بود با ناراحتی سرش را پایین انداخت و گفت:
ما ترازویی نداریم، بنابراین یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو را بعنوان وزنه قرار دادیم...!
رفتار دیگران با ما، بازتابِ رفتارهای ما با اونهاست؛ بیراه نیست که این همه ضرب المثل در این خصوص ساخته شده؛
هرچه کنی به خود کنی، زمین گرد است، به هر دست بدی از همان دست میگیری، و...
۵.۰k
۲۱ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.