فرشته مرگ
فرشته مرگ
پارت 4
ویو ات (بچه ها از این به بعد ات مینویسم)
با نوری که عضیتم میکرد بیدار شدمرفتم یه آب به صورتم زدم و آماده شدم و رفتم پیش خدا
خدا : صصبح بخیر ات برای اینکه بری زمین آماده ای
ات:....
خدا : ات ات چیزی شده؟
ات :... ه.. ا.. نه
خدا: بخاطر لیاست؟؟
سری به نشونه آره تکون دادم
خدا: چیزی نیست ات من هنوز میدونم تو باور داری لیا اینجاست.
ات: منظورتون چیه؟!
خدا: من همه چیز و میدونم ولی نمیتونم بهت بگم ولی اگه کار تو درست انجام بدی قول میدم بتونی لیا رو ببینی
ات: با حرفی که خدا زد انگار فشنگ پریدم بالا و چرخشی پرواز کردم و اومدم پایین
ات: واقعا!؟ 🤩
خدا: آره 😇
خدا: خب دیگه وقتشه آماده ای؟!
ات: آره 😤
خدا: قبل از هر چیز تو میری به یه خونه ی ویلایی هست و هرچی بخوای توش هست ولی برای اعتیاد بهت یه کارت اعتباری میدم توش بی نهایت پول هست
ات: باشه 😁
خدا درچه ای به روی زمین باز کرد و من وارد دریچه شدم...
بچه ها بخاطر این چن روز که میگفتند فیک بده و اینا من فک کردم پیج مسدود میه بخاطر گزارش بخاطر همین نزاشتم ولی یکی از دوست هام خیلی اصرار کرد بعد گزاشتم 🙃🙏😞
پارت 4
ویو ات (بچه ها از این به بعد ات مینویسم)
با نوری که عضیتم میکرد بیدار شدمرفتم یه آب به صورتم زدم و آماده شدم و رفتم پیش خدا
خدا : صصبح بخیر ات برای اینکه بری زمین آماده ای
ات:....
خدا : ات ات چیزی شده؟
ات :... ه.. ا.. نه
خدا: بخاطر لیاست؟؟
سری به نشونه آره تکون دادم
خدا: چیزی نیست ات من هنوز میدونم تو باور داری لیا اینجاست.
ات: منظورتون چیه؟!
خدا: من همه چیز و میدونم ولی نمیتونم بهت بگم ولی اگه کار تو درست انجام بدی قول میدم بتونی لیا رو ببینی
ات: با حرفی که خدا زد انگار فشنگ پریدم بالا و چرخشی پرواز کردم و اومدم پایین
ات: واقعا!؟ 🤩
خدا: آره 😇
خدا: خب دیگه وقتشه آماده ای؟!
ات: آره 😤
خدا: قبل از هر چیز تو میری به یه خونه ی ویلایی هست و هرچی بخوای توش هست ولی برای اعتیاد بهت یه کارت اعتباری میدم توش بی نهایت پول هست
ات: باشه 😁
خدا درچه ای به روی زمین باز کرد و من وارد دریچه شدم...
بچه ها بخاطر این چن روز که میگفتند فیک بده و اینا من فک کردم پیج مسدود میه بخاطر گزارش بخاطر همین نزاشتم ولی یکی از دوست هام خیلی اصرار کرد بعد گزاشتم 🙃🙏😞
۳.۹k
۰۷ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.