بهاریه
بشتاب رفیق این بهار است
قمری و هزار بیقرار است
لعلِ لبِ یار آبدار است
آغوشش گرم و مشکبار است
انفاس بهشت برقرار است
گویی که برینِ گلعزار است
در جوش و خروش جویبار است
این گاه نکوترین شمار است
هر مست به بوسه در کنار است
این اسب قشنگ بی سوار است
ساسانم و در برم چو یار است
سیمرغ چو سایه اش حصار است
پر رونق و عیش کسب و کاراست
این سورِ وحید سِحربار است
Join my group board
, مجموعه اشعار ساسان خاکسار متخلص به وحید تویسرکانی
on Pinterest! https://pin.it/6kSkqEb
قمری و هزار بیقرار است
لعلِ لبِ یار آبدار است
آغوشش گرم و مشکبار است
انفاس بهشت برقرار است
گویی که برینِ گلعزار است
در جوش و خروش جویبار است
این گاه نکوترین شمار است
هر مست به بوسه در کنار است
این اسب قشنگ بی سوار است
ساسانم و در برم چو یار است
سیمرغ چو سایه اش حصار است
پر رونق و عیش کسب و کاراست
این سورِ وحید سِحربار است
Join my group board
, مجموعه اشعار ساسان خاکسار متخلص به وحید تویسرکانی
on Pinterest! https://pin.it/6kSkqEb
۱.۸k
۰۴ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.