P18 ایدل شکسته
(ا/ت)
از جلوی اینه پریدم و دوییدم سمت اتاق یونگی و در اتاقشو محکم باز کردم جوری ک در کوبیده شد ب دیوار پشتش عربده کشیدم
+یونگی شی
یونگی رو تختش خواب بود با دادم و اونجور ک درو باز کردم یونگی 6 متر از روی تختش پرید و از تختش افتاد و پخش زمین شد
- اخ ول کن ...گردنم مال خودمههههههه .....نمیدمش بهت ...تفش کن بیرون
هنوز چشماش بسته بود و داشت داد میکشید انگار میترسید چشمشو باز کنه و ببینه گردنش نیست ...منم هاج و واج ب کسی ک مثلا همه میگفتن سرد و خشکه خیره شدم
+مرد گنده اندازه بابابزرگ من سن داری ...موقع خواب بالش بغل میکنی میخوابی ؟چشمتو باز کن بیداری....منم گردنتو نکندم ...از سنت خجالت بکش
اروم چشمشو باز کرد ب دور و برش و منی ک بالا سرش ایستادم نگاه کرد ...بالشتو پرت کرد اونور و گلوشو صاف کرد و سعی کرد وجهه شو حفظ کنه
-همینجوری میای تو اتاق نمیگی شاید لباس تنم نباشه ...؟
+اخی دو دیقه س اومدی تو اتاق همین دو دیقه میخوای لخت شی ؟
-اهمم..(گلوشو صاف میکنه ) حالا چیکار داشتی ؟
+میشه قبلش از رو زمین بلند شی ؟
بلند شد و نشست رو تخت
- حالا بگو
دور اتاق قدم زدم و شروع کردم تند تند صبت کردن
+ راستشو بخوای من ب حرفات فکر کردم و دیدم حق با توئه اگ من قلب دریمر هامو شکوندم الان باید ی راهی پید کنم تا از دلشون در بیارم ......هر چند من ممکنه تغییر کرده باشم و اونجور ک تو ذهن اونا بودم نباشم ولی من دریمر هامو میشناسم و میدونم منطقی ان اگ بتونیم برگردیم اونا میتونن منو همینجوری ک هستم بپذیرن ....خدایا یعنی منو میبخشن ؟اگ دیگه دوسم نداشته باشن چی ؟اصن اگ دیگه نتونم برقصم چی ؟اصن صدام هنوز همونطوری هست؟ از وقتی دیسبند شدیم دیگگه نخوندم و هزار تا زهرماری خوردم شاید اصن صدام نابود شده باشه ...خدایا اگ مجبور بشم حنجرمو در بیارم چی ؟اصن گوش میدی چی میگم ؟
یهویی وسط حرفام برگشتم سمتش و دیدم داره لبخند میزنه
(یونگی )
داشت همینجوری تند تند دور تا دور اتاق راه میرفت و ب همون اندازه ک تند راه میرفت تند هم حرف میزد باید حسابی تمرکز میکردم تا بفهمم چی میگه ولی در عوض ب چشماش ک تند تند اینور اونور مییچرخید خیره شده بودم خیلی بامزه بود ک اینقد رفتارش با من خشک بود ولی بارای فن هاش اینقد استرس میکشید همینجور نگاش میکردم ک یهویی ب خودم اومدم و دیدم اونم ب من خیره شده
+اصن گوش میدی ب چی داری میخندی ؟
-ها اره حواسم بود ...خببب
داشتم تلاش میکردم تا ب یاد بیارم چی گفته
-الان یکم بخون ببینم صدات تغییر کردهه یا ن
دست ب سینه شد
+من رپر بودم
-خب رپ بخون
+تو رپامو نشنیدی
-چ ربطی ب اون داره ...تو بخون من نظر میدم
یهویی دوباره اروم شد و نگران شد
+نمیدونم....خیلی وقته امتحان نکردم
-وایسا...
گوشیمو در اوردم و توی اینترنت اسم چند تا از اهنگاشو سرچ کردم یکی از اهنگا رو شانسی زدم
-این چطوره ؟من اینو گوش میدم و بعدش تو ی پارتشو بخون تا من نظر بدم
اهنگو پلی کردم ...یهو چشماش گرد شد پرید و گوشیو ازم گرفت و اهنگو قطع کرد .....منه بدبخ فک کردم میخواد گردنمو بشکونه سریع خودمو عقب کشیدم ولی فق اهنگو قطع کرد
- چی شد مگه این اهنگ مال خودت نبود
+چرا مال خودم بود
-پس چته؟
اهی کشید
+لیریکش فوش داشت :I
از جلوی اینه پریدم و دوییدم سمت اتاق یونگی و در اتاقشو محکم باز کردم جوری ک در کوبیده شد ب دیوار پشتش عربده کشیدم
+یونگی شی
یونگی رو تختش خواب بود با دادم و اونجور ک درو باز کردم یونگی 6 متر از روی تختش پرید و از تختش افتاد و پخش زمین شد
- اخ ول کن ...گردنم مال خودمههههههه .....نمیدمش بهت ...تفش کن بیرون
هنوز چشماش بسته بود و داشت داد میکشید انگار میترسید چشمشو باز کنه و ببینه گردنش نیست ...منم هاج و واج ب کسی ک مثلا همه میگفتن سرد و خشکه خیره شدم
+مرد گنده اندازه بابابزرگ من سن داری ...موقع خواب بالش بغل میکنی میخوابی ؟چشمتو باز کن بیداری....منم گردنتو نکندم ...از سنت خجالت بکش
اروم چشمشو باز کرد ب دور و برش و منی ک بالا سرش ایستادم نگاه کرد ...بالشتو پرت کرد اونور و گلوشو صاف کرد و سعی کرد وجهه شو حفظ کنه
-همینجوری میای تو اتاق نمیگی شاید لباس تنم نباشه ...؟
+اخی دو دیقه س اومدی تو اتاق همین دو دیقه میخوای لخت شی ؟
-اهمم..(گلوشو صاف میکنه ) حالا چیکار داشتی ؟
+میشه قبلش از رو زمین بلند شی ؟
بلند شد و نشست رو تخت
- حالا بگو
دور اتاق قدم زدم و شروع کردم تند تند صبت کردن
+ راستشو بخوای من ب حرفات فکر کردم و دیدم حق با توئه اگ من قلب دریمر هامو شکوندم الان باید ی راهی پید کنم تا از دلشون در بیارم ......هر چند من ممکنه تغییر کرده باشم و اونجور ک تو ذهن اونا بودم نباشم ولی من دریمر هامو میشناسم و میدونم منطقی ان اگ بتونیم برگردیم اونا میتونن منو همینجوری ک هستم بپذیرن ....خدایا یعنی منو میبخشن ؟اگ دیگه دوسم نداشته باشن چی ؟اصن اگ دیگه نتونم برقصم چی ؟اصن صدام هنوز همونطوری هست؟ از وقتی دیسبند شدیم دیگگه نخوندم و هزار تا زهرماری خوردم شاید اصن صدام نابود شده باشه ...خدایا اگ مجبور بشم حنجرمو در بیارم چی ؟اصن گوش میدی چی میگم ؟
یهویی وسط حرفام برگشتم سمتش و دیدم داره لبخند میزنه
(یونگی )
داشت همینجوری تند تند دور تا دور اتاق راه میرفت و ب همون اندازه ک تند راه میرفت تند هم حرف میزد باید حسابی تمرکز میکردم تا بفهمم چی میگه ولی در عوض ب چشماش ک تند تند اینور اونور مییچرخید خیره شده بودم خیلی بامزه بود ک اینقد رفتارش با من خشک بود ولی بارای فن هاش اینقد استرس میکشید همینجور نگاش میکردم ک یهویی ب خودم اومدم و دیدم اونم ب من خیره شده
+اصن گوش میدی ب چی داری میخندی ؟
-ها اره حواسم بود ...خببب
داشتم تلاش میکردم تا ب یاد بیارم چی گفته
-الان یکم بخون ببینم صدات تغییر کردهه یا ن
دست ب سینه شد
+من رپر بودم
-خب رپ بخون
+تو رپامو نشنیدی
-چ ربطی ب اون داره ...تو بخون من نظر میدم
یهویی دوباره اروم شد و نگران شد
+نمیدونم....خیلی وقته امتحان نکردم
-وایسا...
گوشیمو در اوردم و توی اینترنت اسم چند تا از اهنگاشو سرچ کردم یکی از اهنگا رو شانسی زدم
-این چطوره ؟من اینو گوش میدم و بعدش تو ی پارتشو بخون تا من نظر بدم
اهنگو پلی کردم ...یهو چشماش گرد شد پرید و گوشیو ازم گرفت و اهنگو قطع کرد .....منه بدبخ فک کردم میخواد گردنمو بشکونه سریع خودمو عقب کشیدم ولی فق اهنگو قطع کرد
- چی شد مگه این اهنگ مال خودت نبود
+چرا مال خودم بود
-پس چته؟
اهی کشید
+لیریکش فوش داشت :I
۱۱.۹k
۲۹ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.