بد بوی مدرسه عاشقم شده پارت6

پرش به روز عروسی
ویو ات
(فیلیکس رو ف/س میگم)
ف/س: نه خیلی بازه
ات: لباس عروسه دیگهههه
ف/س: نه بعدی
فیلیکس همش ایراد میگرفت خستم کرد دیگهههه
ویو فیلیکس
ات توی اون لباسا مث فرشته ها بود اما خود لباسا خیلی بود رسید به اخری که واقعا با اون شده بود پرنسس محوش شدم که با صداش به خودم اومدم
(لباس عروس ات رو میزارم)
ویو ات
اون لباسو خریدیم و رفتیم لباس فیلیکس و خریدیم و رفتیم خونه(حوصله ندارم توضیح بدم چیکار کردن و لباس دامادی فیلیکس تن شوگا اعظم هست کلشو بکنین فیلیکسو بزارید)
پرش به روز عروسی
با فیلیکس وار تالار شدن و همه دست زدن و حاجی اومد و گفت
حاجی: خانم جانگ ات اقای لی فیلیکس رو به همسری میپزیرید؟
ات: بله
حاجی: اقای لی فیلیکس خانم جانگ ات رو به همسری میپزیرید؟
ف/س: بله
حاجی: همو ببوسید
و همو بوسیدنو شبش شب خوبی رو گذروندن
(1 سال بعد)
(پارت بعدشو الان مینویسم یه بیشور که دوستمه داره بهم پیام میده😂)