درخواستی
#درخواستی
وقتی قهرید و با یه دختر دیگه گرم میگیره
+تهیونگ؟ ۱ هفته از اون اتفاق گذشته....چرا باهام حرف نمیزنی ها؟
_نه....تو اون مرد و به من ترجیح دادی تو بار و رفتی باهاش رقصیدی....
+من مست بودممم.....
_چیکار کنم....
در ضمن یه لباس خوب بپوش...داریم میریم تولد دختر شریکم.....
خیلی دلم شکست
+باشه...
رفتم حموم و اومدم....
به موهای فر فری و تا کمرم روغن زدم....
یه کراپ تاپ و شورتک سفید پوشیدم و یه کوچولو آرایش کردم....
عطر رو روخودم خالی کردم...
+من آمادم تهیونگ.....خوبه؟
_....
محوم شده بود...یه لبخند زد ولی سریع جمعش کرد....
_یه کم کوتاه تر میپوشیدی....
+بریم؟
_بفرمایید....
رفتیم سوار ماشینش شدیم....
حرکت کردیم....وسطای راه بودیم....
دستشو روی رون پام گذاشت.....
هم ترسیدم هم خوشحال شدم....
_اونجا....بری خودتو به کسی نشون بدی با من طرفی...هوم؟
+ب...باشه باشه....
رسیدین به عمارت آقای کانگ...
ماشینو داد نگهبان و پیاده شدیم....دستشو پشت کمرم گذاشت و همراهیم کرد....
=عزیزانمم...
_آقای کانگ!
+سلامم...
=خوش آمدید...
_دخترتون کجان؟
دلم ریخت....نمیدونم از نگرانی بود که نکنه عاشقش بشه...یا شایدم از حسودی بود...
=هانا....بیا عزیزم.....
*اومدمپدر....سلام به همگی....
_سلام....
+سلام عزیزم...
_تولدت مبارک....و هدیه ای که براش خریده بود رو بهش داد....
وقتی قهرید و با یه دختر دیگه گرم میگیره
+تهیونگ؟ ۱ هفته از اون اتفاق گذشته....چرا باهام حرف نمیزنی ها؟
_نه....تو اون مرد و به من ترجیح دادی تو بار و رفتی باهاش رقصیدی....
+من مست بودممم.....
_چیکار کنم....
در ضمن یه لباس خوب بپوش...داریم میریم تولد دختر شریکم.....
خیلی دلم شکست
+باشه...
رفتم حموم و اومدم....
به موهای فر فری و تا کمرم روغن زدم....
یه کراپ تاپ و شورتک سفید پوشیدم و یه کوچولو آرایش کردم....
عطر رو روخودم خالی کردم...
+من آمادم تهیونگ.....خوبه؟
_....
محوم شده بود...یه لبخند زد ولی سریع جمعش کرد....
_یه کم کوتاه تر میپوشیدی....
+بریم؟
_بفرمایید....
رفتیم سوار ماشینش شدیم....
حرکت کردیم....وسطای راه بودیم....
دستشو روی رون پام گذاشت.....
هم ترسیدم هم خوشحال شدم....
_اونجا....بری خودتو به کسی نشون بدی با من طرفی...هوم؟
+ب...باشه باشه....
رسیدین به عمارت آقای کانگ...
ماشینو داد نگهبان و پیاده شدیم....دستشو پشت کمرم گذاشت و همراهیم کرد....
=عزیزانمم...
_آقای کانگ!
+سلامم...
=خوش آمدید...
_دخترتون کجان؟
دلم ریخت....نمیدونم از نگرانی بود که نکنه عاشقش بشه...یا شایدم از حسودی بود...
=هانا....بیا عزیزم.....
*اومدمپدر....سلام به همگی....
_سلام....
+سلام عزیزم...
_تولدت مبارک....و هدیه ای که براش خریده بود رو بهش داد....
۱۹.۴k
۰۴ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.