وانشات تهیونگ
( تهیونگ خودشو تو صورت سوهیون خم میکنه و لپش و میکشه ک سوهیون با پاش یه لگد میزنه به نا کجا آباد تهیونگ 😐 ) ( تهیونگ از درد خم میشه ) - اییی این چه کاری بود آخخخخ + حقته! گفتم منو جوجه صدا نزن! ( ک تهیونگ میوفته کف آشپز خونه و روی زمین پهن میشه ) + بلند شو دیگ خجالت بکش! عه خواهشا مثل دفعه قبل بیهوش نشو - درد داشت! آخه تو چرا اینقدر محکم میزنی؟ از دفعه قبل خاطره جالبی نداریما! + دفعه قبلم بحث سر همین بود منم گفتم اگه دوباره جوجه صدام کنی میزنمت! - اییی دختر بد / فلش بک / ( دارن مثل همیشه سر به سر مدیر میزارن ) - آممم ... نه....مدیر جانم شما نمیفهمی...عا نه یعنی نه ک نفهمید....یعنی اینو نمیفهمید ک نفهمید....عااا من چی دارم میگم سوهیون تو بگو + آممم....خوب....راستش من کیفم جا مونده بود ک بعد فهمیدم کیف من نبوده ک ... کیف یکی بوده ک کیف منو ک جامونده بوده .... گرفته و بعد کیف خودش جا مونده و به جای کیف جا مونده ی خودش کیف جا مونده ی منو برداشته!.....آممم...خوبب....واضح بود یا یه بار دیگه بگم؟ ( مدیر دستشو به صورتش میکشه و عینکشو میزنه ) مدیر= آها فهمیدم.....برید برید.....برییییددددد تا اون روی من بالا نیومدهههه - مدیر جان حالا داد نزنین دیگه رنگتون مثل چی؟....آها مثل لبو سرخ شده! + وایی راس میگه....یکی ببینه فک میکنه تو دیگ آب جوش نشستین! مدیر= بریددد بیرونننن! ( تهیونگ و سوهیون جلوی خنده هاشون رو میگیرن و میرن سمت در خروجی و در طی سالنی ک خالیه قهقهه میزنند ) [ آمم...گفتم ک.....آخرین نفر میرن بیرون سر به سر مدیر میزارن ......و اینکه چون تهیونگ از ارشدهای..... ملته و بچ پولداره کاریش ندارن....و سوهیون رو هم چون دوست نزدیک تهیونگه ...جا افتاد؟😐] ( سوهیون خواست دستگیره رو بکشه ..... تهیونگ هم همزمان...... و دستاشون روی هم قرار گرفت ) [ جان من منحرف نشیددد گفتم نشیییدددد 😐] - دستتو بردار! + تو بردار! - چیه؟ میخوای تنبیه شی؟ + هه هه نه! تو میخوای تنبیه شی! ( خم میشه تو صورت سوهیون ) - نزار اون روم بره بالا! +خوو..... اگه بره مثلا چی میشه ؟؟ - تویه جوجه چقد زبونت تیزه! + گفتم به من نگو جوجه! - حالا ک گفتم....جوجه....جوجه....جوجه! + خودت خواستی! ( و همون ضربه رو میزنه رو تهیونگ ک تهیونگ غش میکنه ) + وویی چیشد؟ تهیونگ؟ تهیونگ!؟ [ وی در حال تکون دادن تهیونگی ک روی زمین پهنه میشود 🙂] + تهیونگ؟..... چرا غش کردی؟ .....تهیونگ...... تهیونگ؟؟؟ مدیر = باز زدی بچه رو ناکار کردی؟ + هان؟..... چی؟...... کی بود؟؟ مدیر=اهم اهم! ( و سوهیون سرشو بالا میکنه ک مدیر از از پشت بالا سرش وایستاده! [ امیدوارم منظورمو بفهمید 😐 ] سوهیون سریع بلند میشه ک میخوره به دماغ مدیر و مدیر خون دماغ میشه 😐💔 )
۵۸.۲k
۱۳ مرداد ۱۴۰۰