پارت 25
پارت 25
لیسا:اره ببین ات یه سایت دوستیابی پیدا کرد و توش با ینفر دوست شد بعد امروز رفتیم پیشش یارو پسر بود اللن هممون به خدمتکاری گرفته و ات رو...
-ات جییی حرف بزننننن
لیسا:هوففففففف از ات خواست باهاش رابطه برقرار کنه
-نگو که ات قبول کرد
لیسا:قبول کرد که با ما کاری نداشته باشه
-الان کدوم گوریییی هستینننن(عربده)
لیسا:نمدونم هقققق مارو بردن یه حایی خارج از هققق شهر
-هوففف کریه نکن جی پی اس گوشیت روشن کن میام دنبالتون با اتم کار دارم
لیسا:با هققق شه
شوگا ویو
ینیییی جیییییییی که ات قبئل کزددددددد هوففففف سریع رفتم پیش دوستم جیمین(یههه جیمینم آوردم)
چون پلیس بود بش گفتم رد گوشی لیسا رو بزنه وقتیرشمارشو دادم چشاش چارتا شد
-چیه
جیمین:این شماره لیساعههههه
-خب اره
جیمین:لنت بهتون لیسا رلمههههه
-خب اوکی حالا زود باششش تا اتفاقی نیفتادهههه
با عصبانیت برگشت پشت کامپیوتر و چنتا دکمه زد و ردشون پیدا کرد
جیمین:وایسا تنها نمیشه بزا کوکم بگم بیاد
-باشه زود باشششششش
زنک زد به کوک اونم اومد و سوار ماشین شدیم و حرکت مردیم سمت جایی که ردشونو زدیم هوفففففف اعصابم بشدت سگیهههه
لیسا:اره ببین ات یه سایت دوستیابی پیدا کرد و توش با ینفر دوست شد بعد امروز رفتیم پیشش یارو پسر بود اللن هممون به خدمتکاری گرفته و ات رو...
-ات جییی حرف بزننننن
لیسا:هوففففففف از ات خواست باهاش رابطه برقرار کنه
-نگو که ات قبول کرد
لیسا:قبول کرد که با ما کاری نداشته باشه
-الان کدوم گوریییی هستینننن(عربده)
لیسا:نمدونم هقققق مارو بردن یه حایی خارج از هققق شهر
-هوففف کریه نکن جی پی اس گوشیت روشن کن میام دنبالتون با اتم کار دارم
لیسا:با هققق شه
شوگا ویو
ینیییی جیییییییی که ات قبئل کزددددددد هوففففف سریع رفتم پیش دوستم جیمین(یههه جیمینم آوردم)
چون پلیس بود بش گفتم رد گوشی لیسا رو بزنه وقتیرشمارشو دادم چشاش چارتا شد
-چیه
جیمین:این شماره لیساعههههه
-خب اره
جیمین:لنت بهتون لیسا رلمههههه
-خب اوکی حالا زود باششش تا اتفاقی نیفتادهههه
با عصبانیت برگشت پشت کامپیوتر و چنتا دکمه زد و ردشون پیدا کرد
جیمین:وایسا تنها نمیشه بزا کوکم بگم بیاد
-باشه زود باشششششش
زنک زد به کوک اونم اومد و سوار ماشین شدیم و حرکت مردیم سمت جایی که ردشونو زدیم هوفففففف اعصابم بشدت سگیهههه
۹.۱k
۱۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.