وقتی میری بار پارت ۲۴
* ا.ت ویو * منو بردن پایین و دستمو بستن و انداختمن روی زمین یونجون اومد و یه دستکش دستش کرد اومد
+ لطفا خواهش می کنم یه انسان دیگه تو من زندگی می کنه رحم کن . اگه واقعا عاشقمی نکن
یون= من عاشقتم ا.ت بخاطر همینم دارم اینکارو می کنم چون باید بچه ی من تو شکمت باشه نه اون عوضی
+ نکن لطفا بزار بزرگ شه اون الان ۳ هفتشه اگه بمیره دیگه نمیتونم بچه دار شم .
یون = برام مهم نیست فقط این برام مهمه که بچه ی اون تو شکمته
+ بچه ی منم هست
یون = ا.تتتتت ( شروع می کنه به بوسیدن ا.ت ) تو مال منی و اجازه نمی دم بچه ی یه کس دیگه تو شکمت باشه
+ منن نکن ترو خدا من نمیتونم درکت کنم چقدر تو خود خواهی
یون= من ؟(یه لگد میزنه به ا.ت )
+نکنن لطفا لطفا نکن ببین هر کاری خواستی با من بکن ولی با بچم نه
یون=باشه ( یه شلاق ورمیداره ) من سعی کردم عشقم نسبت بهت رو نشون بدم حالا تا ۲۰۰ بشمار
+ نکننن اخخخ
یون= بشماررر
+۱ اخخخ ۲ اخخخ........۱۹۹ (بیهوش)
یون= دکتر رو خبر کنید
* وقتی دکتر اومد*
دکی= جناب
یون= بله؟
دکی = ضربه ی خیلی زیادی خورده حال خودش زیاد خوب نیست ولی جای شکر داره که حال بچه خوبه
یون= برو
* پرش زمانی به وقتی که ا.ت بیدار شد *
یون= (رفت تو اتاق)
+ترو خدا عذیت نکن بچم مرد نه ؟ (گریه)
یون= نه ولی مطمئن باش نمیزارم بمونه
+ تو یه ظالمی اگه میمرد چی ؟
یون = براش فاتحه می خوندیم
.............................................................................
حمایت کنیددددد
+ لطفا خواهش می کنم یه انسان دیگه تو من زندگی می کنه رحم کن . اگه واقعا عاشقمی نکن
یون= من عاشقتم ا.ت بخاطر همینم دارم اینکارو می کنم چون باید بچه ی من تو شکمت باشه نه اون عوضی
+ نکن لطفا بزار بزرگ شه اون الان ۳ هفتشه اگه بمیره دیگه نمیتونم بچه دار شم .
یون = برام مهم نیست فقط این برام مهمه که بچه ی اون تو شکمته
+ بچه ی منم هست
یون = ا.تتتتت ( شروع می کنه به بوسیدن ا.ت ) تو مال منی و اجازه نمی دم بچه ی یه کس دیگه تو شکمت باشه
+ منن نکن ترو خدا من نمیتونم درکت کنم چقدر تو خود خواهی
یون= من ؟(یه لگد میزنه به ا.ت )
+نکنن لطفا لطفا نکن ببین هر کاری خواستی با من بکن ولی با بچم نه
یون=باشه ( یه شلاق ورمیداره ) من سعی کردم عشقم نسبت بهت رو نشون بدم حالا تا ۲۰۰ بشمار
+ نکننن اخخخ
یون= بشماررر
+۱ اخخخ ۲ اخخخ........۱۹۹ (بیهوش)
یون= دکتر رو خبر کنید
* وقتی دکتر اومد*
دکی= جناب
یون= بله؟
دکی = ضربه ی خیلی زیادی خورده حال خودش زیاد خوب نیست ولی جای شکر داره که حال بچه خوبه
یون= برو
* پرش زمانی به وقتی که ا.ت بیدار شد *
یون= (رفت تو اتاق)
+ترو خدا عذیت نکن بچم مرد نه ؟ (گریه)
یون= نه ولی مطمئن باش نمیزارم بمونه
+ تو یه ظالمی اگه میمرد چی ؟
یون = براش فاتحه می خوندیم
.............................................................................
حمایت کنیددددد
۶.۸k
۱۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.