𝐀𝐥𝐨𝐧𝐞 𝐢𝐧 𝐒𝐞𝐨𝐮𝐥 فصل ۳ پارت ۲۳
نتیجه رو نگاه کردممم........
اصلا پیام دبیو نبود😑😑😑فک میکردم با پیغام جوابو میدن
ته_جواب رو با نامه میارن😂😂
_عه😂
ته_اوهوم.......بنظر من قبول میشی
_امیدوارم من که امید ندارم
ته_اینجوری نگو اون اهنگ خفن و اجرای......بی نظیری که داشتی همه رو به وجد اورد
_خدا کننه که همینجور که تو میگی باشه
ته_هست😉
بعد اومد جلو گونمو کوچولو بوس کرد و رفت و همین کار باعث شد که دلم تنگی کنه و حالم یه جوری شد خدایا من چمه
دست و پام شل شدن نشستم رو تخت یکم بهتر شدم رفتم توی سالن همینجور با گوشیم ور میرفتم که یاد حرف کوک افتادم که گفت شاید برم خونه ی اونا
رفتم اتاق بنگ پیدینیم در و زدم
پیدی_بیا تو
_سلام بنگ پیدینیم یک سوالی داشتم
پیدی_سلام جانم بپرس
_جونگکوک گفت برای اینکه خوابگاه جدید پیدا کنین من باید با اعضا توی یک خونه ای تا یک مدت بمونم درسته؟🤨
پیدی_خب اره روز قبل دبیو کردنت جونگکوک اومد و راجبش باهام صحبت کرد و ازم خواست که قبول کنم تو باهاشون تو اون خونه بمونی منم قبول کردم چون جایی نیست تو بمونی تا خوابگاه جدید پیدا شه
_اها اوکی خدانگهدار
پیدی_بسلامت
از اتاقش اومدم بیرون توی سالن جیهوپ رو دیدم که داره همینجور قدم میزنه
_جیهوپپپ
هوبی_اه ا.ت اینجایی چیکار میکنی
_هیچی تو چیکار میکنی
هوبی_هیچی میخواستم برم یکم دنس تمرین کنم
_عام میشه منم باهات بیام؟
هوبی_البته بیا بریم
باهم رفتیم توی اتاق دنس یک اهنگ گذاشت اهنگ بلک سوان بود
هوبی_از اونجایی که ارمی هستی باید یه سری از دنس های مارو بلد باشی ازت میخوام با این اهنگ دنس بری
_البته
قسمت دنس اومد با اهنگ رقصیدم خیلی دقیق و ضریف میرقصیم همراه با دنسی که توی گوشی یاد گرفته بودم توی ذهنم پخش شد و میرقصیدم جیهوپ اهنگ رو قطع کرد
هوبی_عاللییییی بوووود حتی از خود ماهم دنسمون رو بهتر رفتی هاااا
_ممنونم ولی به زیبایی دنس تو نمیرسه☺
هوبی_شوخی نمیکنم رقصت عالیه واقعا منو و دنسر های خوبی هستیم
_نظر لطفته☺☺☺
هوبی_اهه من خستم میرم بخوابم یکم
_باشه برو منم یکم میرقصم
هوبی_اوکی بای
_بای😚
یکی دیگه از اهنگ های اعضارو پلی کردم
گذاشتم و رقصیدم boy whit luv
همینجور که میرقصیدم احساس کردم یکی داره از دور نگام میکنه برگشتم دیدم کوک به در تکیه داده و نگام میکنه🙂
_سلام اوپا
کوک_یااا من فقط دو سال ازت بزرگ ترم به من اوپا نگو
_چرا اوپپپپاااااا😂
کوک_تکرارش نکننن
هی توی اتاق میدوییدم و اوپا اوپا میکردم و اونم میومد دنبالم
از اتاق بیرون رفتم و هی اوپا میگفتم به ته خط که رسیدم رفتم تو اتاق خودم یهو وسط اتاق واستادم برگشتم سمت کوک اونم نفهمید یهو اومد و گوومممم افتاد روم
_اخخ مادر له شدم
کوک_اخ ببخشید یهو کنترلم رو از دست دادم و افتادم.............
اصلا پیام دبیو نبود😑😑😑فک میکردم با پیغام جوابو میدن
ته_جواب رو با نامه میارن😂😂
_عه😂
ته_اوهوم.......بنظر من قبول میشی
_امیدوارم من که امید ندارم
ته_اینجوری نگو اون اهنگ خفن و اجرای......بی نظیری که داشتی همه رو به وجد اورد
_خدا کننه که همینجور که تو میگی باشه
ته_هست😉
بعد اومد جلو گونمو کوچولو بوس کرد و رفت و همین کار باعث شد که دلم تنگی کنه و حالم یه جوری شد خدایا من چمه
دست و پام شل شدن نشستم رو تخت یکم بهتر شدم رفتم توی سالن همینجور با گوشیم ور میرفتم که یاد حرف کوک افتادم که گفت شاید برم خونه ی اونا
رفتم اتاق بنگ پیدینیم در و زدم
پیدی_بیا تو
_سلام بنگ پیدینیم یک سوالی داشتم
پیدی_سلام جانم بپرس
_جونگکوک گفت برای اینکه خوابگاه جدید پیدا کنین من باید با اعضا توی یک خونه ای تا یک مدت بمونم درسته؟🤨
پیدی_خب اره روز قبل دبیو کردنت جونگکوک اومد و راجبش باهام صحبت کرد و ازم خواست که قبول کنم تو باهاشون تو اون خونه بمونی منم قبول کردم چون جایی نیست تو بمونی تا خوابگاه جدید پیدا شه
_اها اوکی خدانگهدار
پیدی_بسلامت
از اتاقش اومدم بیرون توی سالن جیهوپ رو دیدم که داره همینجور قدم میزنه
_جیهوپپپ
هوبی_اه ا.ت اینجایی چیکار میکنی
_هیچی تو چیکار میکنی
هوبی_هیچی میخواستم برم یکم دنس تمرین کنم
_عام میشه منم باهات بیام؟
هوبی_البته بیا بریم
باهم رفتیم توی اتاق دنس یک اهنگ گذاشت اهنگ بلک سوان بود
هوبی_از اونجایی که ارمی هستی باید یه سری از دنس های مارو بلد باشی ازت میخوام با این اهنگ دنس بری
_البته
قسمت دنس اومد با اهنگ رقصیدم خیلی دقیق و ضریف میرقصیم همراه با دنسی که توی گوشی یاد گرفته بودم توی ذهنم پخش شد و میرقصیدم جیهوپ اهنگ رو قطع کرد
هوبی_عاللییییی بوووود حتی از خود ماهم دنسمون رو بهتر رفتی هاااا
_ممنونم ولی به زیبایی دنس تو نمیرسه☺
هوبی_شوخی نمیکنم رقصت عالیه واقعا منو و دنسر های خوبی هستیم
_نظر لطفته☺☺☺
هوبی_اهه من خستم میرم بخوابم یکم
_باشه برو منم یکم میرقصم
هوبی_اوکی بای
_بای😚
یکی دیگه از اهنگ های اعضارو پلی کردم
گذاشتم و رقصیدم boy whit luv
همینجور که میرقصیدم احساس کردم یکی داره از دور نگام میکنه برگشتم دیدم کوک به در تکیه داده و نگام میکنه🙂
_سلام اوپا
کوک_یااا من فقط دو سال ازت بزرگ ترم به من اوپا نگو
_چرا اوپپپپاااااا😂
کوک_تکرارش نکننن
هی توی اتاق میدوییدم و اوپا اوپا میکردم و اونم میومد دنبالم
از اتاق بیرون رفتم و هی اوپا میگفتم به ته خط که رسیدم رفتم تو اتاق خودم یهو وسط اتاق واستادم برگشتم سمت کوک اونم نفهمید یهو اومد و گوومممم افتاد روم
_اخخ مادر له شدم
کوک_اخ ببخشید یهو کنترلم رو از دست دادم و افتادم.............
۱۱.۵k
۱۰ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.