hard thief part. 16
دزد قلب
پارت شونزدهم
(*´︶`*)♡Thanks!
-اخیش چقدر خوشگل شدین
جین: من که همه جوره خوشگلم
جیمین: اره این خدای زیبایی😂😂
جین: جیمیننننن
جیمین: باش
+پاشین برید صورتت تون رو بشورید الان یکی از این بادیگاردا ما رو ببین به ریش مون می خندن ازمون حساب نمیبرن
-نهههههه صبر کنید پیشی گوشی تو بده
+ چرا؟؟
- بده دیگه
+ بیا
دوربین گوشی رو روشن کردمو کنارشون نشستم
- همه اینجا رو نگاه کنید
+نههه عکس نه
-😟تلوخودا
+نه
-لفطا
+ اصلا به جهنم
-😁اخجون
بعد کلی بدبختی و عکس گرفتن همه رفتیم صورتت تون رو شستیم
-بچه ها تهیونگ کجاست؟
کوک: تو اتاقش
- میشه منو ببری پیشش؟؟
کوک صورتشو سمت من کرد و سرمو به معنی اوکی نشون دادم
کوک: اوکی بیا ببرمت
«از دید یونسو»
خرگوش منو تا دم در اتاق ته برد
کوک: من میرم
-باش مرسی خرگوش
در زدم جواب نداد دوباره در زدم که صدای ضعیفی میامد
درو باز کردمو وارد شدمو درو پشتم بستم کل اتاق وسایل شکسته و بود و بهم ریخته بود
-ته کجایی؟
دیدم یک چیزی روی تخت تکون خورد سمت تخت رفتم که حس کردم یک چیز تیزی رفت تو پام
-ایییی پام
از رو تخت سریع پاشدم بهم نگاه کرد
تهیونگ:چی شد
- پام
سمتم امد و منو روی تخت نشوند و از توی کشوی میزش بتادین و باند برداشت
تهیونگ: هنوزم مثل قبل بی حواسی
شیشه رو از توی پام در اورد و و بتادین و زد و باندر رو دور پام بست
- خوبی؟
مکثی کرد و بهم نگاه کرد
تهیونگ:«یه لبخند پر از بغض زد»اره خوبم
بغلش کرد کردمو پشتش و ناز می کردم
- نه خوب نیستی تو موقعی که حالت خوب نیست سریع جواب میدی
حس کردم لباسم خیس شد
تهیونگ: یونسو ببخشید 😢واقعا خیلی باهات بد رفتار کردم😭
- کِی چرا؟ مگه چی کار کردی؟
تهیونگ :اون روز که اوردنت اینجا من زدمت
با این حرفش سرم تیر کشید
و اون لحظه ای که تهیونگ منو زد امد جلوی صورتم سرم داشت منفجر میشد از درد دستمو روی سرم گذاشتمو پلکاتو محکم به هم فشار میدادم صدای نامعلومی میشنید و سیاهی کامل
«از دید یونگی»
داشتم کتاب می خوندم و قهوه می خورد همه جا ساکت بود و یونسو هم یک چند دقیقه میشد رفته بود پیش ته که صدای داد تهیونگ پاشد
تهیونگ: یونسوووووو چت شد؟؟؟ چشماتو باز، کن کتابو انداخته روی زمین و با سرعت از پله ها بالا رفتم در باز بود همه دور تخت تهیونگ جمع شده بودن همه رو کنار زدمو به بدن بی هوش شده یونسو مواجه شدم
بمانید در خماری 😎
پارت بعدی فیک رو ساعت 1 اپ می کنم
دوستون دارم😘
پارت شونزدهم
(*´︶`*)♡Thanks!
-اخیش چقدر خوشگل شدین
جین: من که همه جوره خوشگلم
جیمین: اره این خدای زیبایی😂😂
جین: جیمیننننن
جیمین: باش
+پاشین برید صورتت تون رو بشورید الان یکی از این بادیگاردا ما رو ببین به ریش مون می خندن ازمون حساب نمیبرن
-نهههههه صبر کنید پیشی گوشی تو بده
+ چرا؟؟
- بده دیگه
+ بیا
دوربین گوشی رو روشن کردمو کنارشون نشستم
- همه اینجا رو نگاه کنید
+نههه عکس نه
-😟تلوخودا
+نه
-لفطا
+ اصلا به جهنم
-😁اخجون
بعد کلی بدبختی و عکس گرفتن همه رفتیم صورتت تون رو شستیم
-بچه ها تهیونگ کجاست؟
کوک: تو اتاقش
- میشه منو ببری پیشش؟؟
کوک صورتشو سمت من کرد و سرمو به معنی اوکی نشون دادم
کوک: اوکی بیا ببرمت
«از دید یونسو»
خرگوش منو تا دم در اتاق ته برد
کوک: من میرم
-باش مرسی خرگوش
در زدم جواب نداد دوباره در زدم که صدای ضعیفی میامد
درو باز کردمو وارد شدمو درو پشتم بستم کل اتاق وسایل شکسته و بود و بهم ریخته بود
-ته کجایی؟
دیدم یک چیزی روی تخت تکون خورد سمت تخت رفتم که حس کردم یک چیز تیزی رفت تو پام
-ایییی پام
از رو تخت سریع پاشدم بهم نگاه کرد
تهیونگ:چی شد
- پام
سمتم امد و منو روی تخت نشوند و از توی کشوی میزش بتادین و باند برداشت
تهیونگ: هنوزم مثل قبل بی حواسی
شیشه رو از توی پام در اورد و و بتادین و زد و باندر رو دور پام بست
- خوبی؟
مکثی کرد و بهم نگاه کرد
تهیونگ:«یه لبخند پر از بغض زد»اره خوبم
بغلش کرد کردمو پشتش و ناز می کردم
- نه خوب نیستی تو موقعی که حالت خوب نیست سریع جواب میدی
حس کردم لباسم خیس شد
تهیونگ: یونسو ببخشید 😢واقعا خیلی باهات بد رفتار کردم😭
- کِی چرا؟ مگه چی کار کردی؟
تهیونگ :اون روز که اوردنت اینجا من زدمت
با این حرفش سرم تیر کشید
و اون لحظه ای که تهیونگ منو زد امد جلوی صورتم سرم داشت منفجر میشد از درد دستمو روی سرم گذاشتمو پلکاتو محکم به هم فشار میدادم صدای نامعلومی میشنید و سیاهی کامل
«از دید یونگی»
داشتم کتاب می خوندم و قهوه می خورد همه جا ساکت بود و یونسو هم یک چند دقیقه میشد رفته بود پیش ته که صدای داد تهیونگ پاشد
تهیونگ: یونسوووووو چت شد؟؟؟ چشماتو باز، کن کتابو انداخته روی زمین و با سرعت از پله ها بالا رفتم در باز بود همه دور تخت تهیونگ جمع شده بودن همه رو کنار زدمو به بدن بی هوش شده یونسو مواجه شدم
بمانید در خماری 😎
پارت بعدی فیک رو ساعت 1 اپ می کنم
دوستون دارم😘
۲۰.۵k
۱۰ شهریور ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.