مافیا جذااااب مغرور p:38
۳۸● رفتیم خونه و من بعد پنج مین خداحافظی کردم و به سمت خونه کوک رفتم
کوک ویو :
نمیدونم چرا ولی نشستم و مست کردم همه نوع مشروب خوردم انگار کمبود داشتم که یکی در زد رفتم در رو باز کردم و با ا.ت مواجه شدم
کوک : سلام ات *تمام حرفای کوک با مستی هست
ات : کوکی چرا اینجوری کردی
کوک : نمیدونم بیا داخل
ات : باش
و رفتیم داخل
کوک : ات تو هم میخوری *مشروبو میگیره سمتش
ات : نه بیا برو بخواب
کوک : باش
ات : ولی نمی تونست تنها بره بالا پس خودم کمکش کردم و بردمش تو اتاق در اتاقو باز کردم و انداختمش رو تخت ولی دستمو گرفت
کوک : ات نرو پیشم باش
ات : باشه و کنارش دراز کشیدم
کوک اومد و بوسه ای روی لبم زد ولی همون تو حالت موند
خیلی کیوت بود کاریش نداشتم تا بخوابه ولی اگه نگید بچه س سخت در اشتباهید هر چند وقت یکبار مثه بچه ها که بستونک ( نمیدونم درست نوشتم یا نه ) میخوره لبم رو مک میزد که منم چشمام گرم شد و خوابم برد
( فلش بک ۵ عصر پیش ات و کوک )
ات ویو : خواب بودیم که گوشیم زنگ خورد کوکم هم بیدار شد ناشناس بود جواب دادم
ات : الو
. :.....
ات : ببخشید شما ؟
. :.....
ات : اها سوهو تو هستی *لبخند
. :.....
ات : شماره ام از کجا پیدا کردی ؟
. :.....
ات : اها چیزی شده ؟
. :....
ات : اوکی
. :....
ات : خب خداحافظ سوهو *لبخند
. :.....
و ات تلفن رو قطع کرد
کوک ویو :
از خواب بیدار شدیم گوشی ات زنگ میخورد ناشناس بود ولی گفت سوهو وایسا داشت با یه پسر اینقد گرم میگرفت؟ اعصبانی بودم چقدم لبخند میزد ایششش
دارم واست ات خانم ( بچه من فامیل نمیدونم گذاشتم واسه ات یانه ولی اگه گذاشتم الان یادم نیست و فک کنید کیم هست )
قطع که کرد نگاه من کرد رفتم و روش خیمه زدم از ترس آب دهنشو قورت داد که پوزخندی زدم
کوک : جلوی خودم اینقد با یه پسر گرم میگیری عواقب خوبی نداره جئون ات
ات : اولا اون پسر خاله م هست دوما من که کاری نکردم سوما من کیم ات هستم
کوک میزنه آروم رو دماغ ات
کوک : ولی من واسم فرق نداره که کیه نباید صمیمی باشی با پسری و اینکه من به صورت فیزیکی تو رو مال خودم کردم و اونش دیگه مهم نیست جئون ات
ات : کیم ات
کوک : جئون ات و تت خواست حرفی بزنه لباشو بوسیدم
و...
به نظرتون چی میشه ؟؟
احساس کردم این مدتی خیلی پارتا کم بود و امروز تفلد یه نفر بود پس یا پارت گذاشتم
شرط : ۱۴۵ تایی شیم
۲۵ لایک
۲۵ کامنت
کوک ویو :
نمیدونم چرا ولی نشستم و مست کردم همه نوع مشروب خوردم انگار کمبود داشتم که یکی در زد رفتم در رو باز کردم و با ا.ت مواجه شدم
کوک : سلام ات *تمام حرفای کوک با مستی هست
ات : کوکی چرا اینجوری کردی
کوک : نمیدونم بیا داخل
ات : باش
و رفتیم داخل
کوک : ات تو هم میخوری *مشروبو میگیره سمتش
ات : نه بیا برو بخواب
کوک : باش
ات : ولی نمی تونست تنها بره بالا پس خودم کمکش کردم و بردمش تو اتاق در اتاقو باز کردم و انداختمش رو تخت ولی دستمو گرفت
کوک : ات نرو پیشم باش
ات : باشه و کنارش دراز کشیدم
کوک اومد و بوسه ای روی لبم زد ولی همون تو حالت موند
خیلی کیوت بود کاریش نداشتم تا بخوابه ولی اگه نگید بچه س سخت در اشتباهید هر چند وقت یکبار مثه بچه ها که بستونک ( نمیدونم درست نوشتم یا نه ) میخوره لبم رو مک میزد که منم چشمام گرم شد و خوابم برد
( فلش بک ۵ عصر پیش ات و کوک )
ات ویو : خواب بودیم که گوشیم زنگ خورد کوکم هم بیدار شد ناشناس بود جواب دادم
ات : الو
. :.....
ات : ببخشید شما ؟
. :.....
ات : اها سوهو تو هستی *لبخند
. :.....
ات : شماره ام از کجا پیدا کردی ؟
. :.....
ات : اها چیزی شده ؟
. :....
ات : اوکی
. :....
ات : خب خداحافظ سوهو *لبخند
. :.....
و ات تلفن رو قطع کرد
کوک ویو :
از خواب بیدار شدیم گوشی ات زنگ میخورد ناشناس بود ولی گفت سوهو وایسا داشت با یه پسر اینقد گرم میگرفت؟ اعصبانی بودم چقدم لبخند میزد ایششش
دارم واست ات خانم ( بچه من فامیل نمیدونم گذاشتم واسه ات یانه ولی اگه گذاشتم الان یادم نیست و فک کنید کیم هست )
قطع که کرد نگاه من کرد رفتم و روش خیمه زدم از ترس آب دهنشو قورت داد که پوزخندی زدم
کوک : جلوی خودم اینقد با یه پسر گرم میگیری عواقب خوبی نداره جئون ات
ات : اولا اون پسر خاله م هست دوما من که کاری نکردم سوما من کیم ات هستم
کوک میزنه آروم رو دماغ ات
کوک : ولی من واسم فرق نداره که کیه نباید صمیمی باشی با پسری و اینکه من به صورت فیزیکی تو رو مال خودم کردم و اونش دیگه مهم نیست جئون ات
ات : کیم ات
کوک : جئون ات و تت خواست حرفی بزنه لباشو بوسیدم
و...
به نظرتون چی میشه ؟؟
احساس کردم این مدتی خیلی پارتا کم بود و امروز تفلد یه نفر بود پس یا پارت گذاشتم
شرط : ۱۴۵ تایی شیم
۲۵ لایک
۲۵ کامنت
۱۵.۶k
۲۳ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.