پارت32
پارت32
+هیچی(اروم)
ــ عمووو بلیط میگری برام
+ گفتم نه (خیلییی جدی)
ــ بدرک میرم به بابا بزرگم میگم
+ تو هیجا نمیری دو سال رفتی امریکا بی ادب تحویلت گرفتیم
ــ عمووو
+کوفتت
ــ یااا چجوری دلت میاد اینجوری باهام رفتار کنیی
چیزی نگفت و از اتاق رفت بیرون شعت ولی چقد خوبه حرصشو درارم 😏😈
شب شده بود و هوا ابری بود و داشت نم نم بارون میومد که یهو رعد و برق زد و ترسیدم یه جیغ خفه ای زدم نمیتونستم تکون بخورم ترسیده بودم و هوا هم یکم سرد شده بود گوشیمو میدا کردم و به عمو پیام دادم "عمو من میترسم" جوابمو همون لحظه داد "میدونستم الان میام پیشت یا تو بیا پیش من" جوابشو دادم"نه من میترسم تو بیا " طولی نکشید در اتاقم باز شد
+ یاااا جوجه کوچولوی من ترسیده
+هیچی(اروم)
ــ عمووو بلیط میگری برام
+ گفتم نه (خیلییی جدی)
ــ بدرک میرم به بابا بزرگم میگم
+ تو هیجا نمیری دو سال رفتی امریکا بی ادب تحویلت گرفتیم
ــ عمووو
+کوفتت
ــ یااا چجوری دلت میاد اینجوری باهام رفتار کنیی
چیزی نگفت و از اتاق رفت بیرون شعت ولی چقد خوبه حرصشو درارم 😏😈
شب شده بود و هوا ابری بود و داشت نم نم بارون میومد که یهو رعد و برق زد و ترسیدم یه جیغ خفه ای زدم نمیتونستم تکون بخورم ترسیده بودم و هوا هم یکم سرد شده بود گوشیمو میدا کردم و به عمو پیام دادم "عمو من میترسم" جوابمو همون لحظه داد "میدونستم الان میام پیشت یا تو بیا پیش من" جوابشو دادم"نه من میترسم تو بیا " طولی نکشید در اتاقم باز شد
+ یاااا جوجه کوچولوی من ترسیده
۲.۳k
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.