عشق ناخواسته part 88
از زبان هوسوک
وای این چرا اینجوری کرد مگه سگه چشه
شاید بلید پشمالو تر میگرفتم ولی اون از رنگ رسفید خوشش نمیاد لباس عروسب هم خواست سیاه بگیره
ولش کن سگه رو خودم ازش نگه داری می کنم یا میدم اجوما بزرگش کنه اره میدم اجوما شایدم دایون بعد ازش خوشش اومد
فعلا خودم باید برم بار چندتا محموله رو تحویل بگیرم
پنج ماه دیگه بلاخره بچه بدنیا میاد ولی چرا این پنج ماه نمیگذره
اف
رفتم یه لباس مثل همیشه پوشیدم سگ رو هم تحویل اجوما دادم
بعد سر فرصت یه اسم روش میذارم
خلاصه رفتم سوار ماشین شدم و به سمت بار حرکت کردم
اززبان دایون
داشتم فیلم میدیدم که سگه اومد طرفم ولی از حق نگذریم سگه خیلی با مزه هست
نمی خواستم هوسوک رو ناراحت کنم ولی اخه من این سگ رو با شکمم چیکارش کنم
ولش کن سگه رو گرفتم و گذاشتمش رو پام و باهم فیلمه و رو تماشا کردیم پشیمون شدم سگ نازی هست بزار براش یه اسم خوب پیدا کنم بزارم روش
حالا بعدا فعلا حوصله ندارم خیلی هم گشنمه
دایون ـ اجوما لطفا برام یه چیزی بیار خیلی گشنمه
اجوما ـ چشم خانم الا براتون میارم
اجوما رفت برای دایون همچی اورد
سر دایون هم با سگه گرم بود
بلاخره بعد از چند ساعت سر و کله ی هوسوک پیدا شد
از زبان هوسوک
رفتم بار ولی وقتی اونجا بودم هیچ خبری از اونا نبود
بهشون زنگ زدم کفتن دارن میان برای همین یه ویسگی سفارش دادم و داشتم می خوردم مه هی این هرزه ها میومدن اگه الا دایون اینجا بود با خاک یکسانم کرده بود
خلاصه اینقدر اونجا موندم تا بلاخره اونا هم رسیدن
وقتی که رسبدن سری معامله رو انجام دادم و به سمت خونه حرکت کردم
وای که چقدر گشنمه بعد از چند مین رانندگی به خونه رسبدم در رو باز کردم یدم دایون داره با سگه بازی میکنه نه به چند دقیقه پیش که داشت غر غر میکرد نه الا که داره باهاش بازی می کنه
هوسوک ـ.....
شرط های پارت بعد
15 تا لایک. 15تا کامنت
شرط ها برسه پارت بعد رو میزارم
وای این چرا اینجوری کرد مگه سگه چشه
شاید بلید پشمالو تر میگرفتم ولی اون از رنگ رسفید خوشش نمیاد لباس عروسب هم خواست سیاه بگیره
ولش کن سگه رو خودم ازش نگه داری می کنم یا میدم اجوما بزرگش کنه اره میدم اجوما شایدم دایون بعد ازش خوشش اومد
فعلا خودم باید برم بار چندتا محموله رو تحویل بگیرم
پنج ماه دیگه بلاخره بچه بدنیا میاد ولی چرا این پنج ماه نمیگذره
اف
رفتم یه لباس مثل همیشه پوشیدم سگ رو هم تحویل اجوما دادم
بعد سر فرصت یه اسم روش میذارم
خلاصه رفتم سوار ماشین شدم و به سمت بار حرکت کردم
اززبان دایون
داشتم فیلم میدیدم که سگه اومد طرفم ولی از حق نگذریم سگه خیلی با مزه هست
نمی خواستم هوسوک رو ناراحت کنم ولی اخه من این سگ رو با شکمم چیکارش کنم
ولش کن سگه رو گرفتم و گذاشتمش رو پام و باهم فیلمه و رو تماشا کردیم پشیمون شدم سگ نازی هست بزار براش یه اسم خوب پیدا کنم بزارم روش
حالا بعدا فعلا حوصله ندارم خیلی هم گشنمه
دایون ـ اجوما لطفا برام یه چیزی بیار خیلی گشنمه
اجوما ـ چشم خانم الا براتون میارم
اجوما رفت برای دایون همچی اورد
سر دایون هم با سگه گرم بود
بلاخره بعد از چند ساعت سر و کله ی هوسوک پیدا شد
از زبان هوسوک
رفتم بار ولی وقتی اونجا بودم هیچ خبری از اونا نبود
بهشون زنگ زدم کفتن دارن میان برای همین یه ویسگی سفارش دادم و داشتم می خوردم مه هی این هرزه ها میومدن اگه الا دایون اینجا بود با خاک یکسانم کرده بود
خلاصه اینقدر اونجا موندم تا بلاخره اونا هم رسیدن
وقتی که رسبدن سری معامله رو انجام دادم و به سمت خونه حرکت کردم
وای که چقدر گشنمه بعد از چند مین رانندگی به خونه رسبدم در رو باز کردم یدم دایون داره با سگه بازی میکنه نه به چند دقیقه پیش که داشت غر غر میکرد نه الا که داره باهاش بازی می کنه
هوسوک ـ.....
شرط های پارت بعد
15 تا لایک. 15تا کامنت
شرط ها برسه پارت بعد رو میزارم
۱۱.۶k
۰۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.