چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند مجنون

چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند مجنون
دلم را دوزخی سازد دو چشمم را کند جیحون

چه دانستم که سیلابی مرا ناگاه برباید
چو کشتی ام دراندازد میان قلزم پرخون
دیدگاه ها (۳)

هر چند احمقانه، ولی بخشی از وجودم از این حقیقت به درد آمده ب...

زندگی را زیباترکن گاهی باعطرنفسهای خودگاهی باندیدن نامردی ها...

ازبادمرابوی توآمد امروزشکرانه ی آنبه باد دادم دل را...#مولان...

کوچه ی ما هیروشیماست!رد که می شوی...عده ای سرگیجه می گیرند،ع...

░⃟‌‌‎‎‌قطره قطره اشکهایم میچکد بر دفترمیاد بادا ... ان نگار ...

شاخه نباتم💙🫂🖇من چه میدانستم بودنت این همه حال خوش دارد. نمید...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط