پارت دوم
نواختنم که تموم شد صدای ساز یکی به گوشم خورد . با دقت گوش کردم . صدای گیتار بود . یکی از قطعات معروف پدرم بود . هر کی که بود خیلی قشنگ گیتار میزد . سازم رو جمع کردم و رفتم سمت صدا . وقتی رسیدم با یه دختر روبهرو شدم . اون بود که داشت مینواخت . پشت درخت قایم شدم و نگاهش کردم . چشماشو بسته بود و گیتار میزد . گیتارش سفید بود . مثل گیتار پدرم . آهی یواش و ضعیف کشیدم . نواختن دختر تموم شد . یه لحظه انگار چشمش به من خورد که من بیشتر پشت درخت پنهان شدم .
دختر : کسی اونجاست ؟
ته : ...........
دختر : گفتم کسی اونجاست ؟ ........ آه نه ...... توهم زدی سوزی .
یواش و بی صدا از اونجا دور شدم .
.
.
.
__________________________________
پایان پارت دوم
دختر : کسی اونجاست ؟
ته : ...........
دختر : گفتم کسی اونجاست ؟ ........ آه نه ...... توهم زدی سوزی .
یواش و بی صدا از اونجا دور شدم .
.
.
.
__________________________________
پایان پارت دوم
۹.۵k
۱۴ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.