شاهزاده اهریمن پارت ۴
#شاهزداه_اهریمن_پارت_۴
کیفم رو از شایان گرفتم رفتم سمت در
کفش های اسپرتم رو پوشیدم
خب دیگه من رفتم.
اقاجون: صبر کن ارمیا روز اولته با مسیر زیاد آشنایی نداری این پولو بگیر شاید لازمت شد.
شایان: والا ماهم روز اولمونه کیه ک اهمیت بده.
اقجون: تو خفه شو لطفا ی ساله اون راه رو میری اگه بخوای گم بشی پس بهتره کلا پیدا نشی.
شایان: مرسی از این همه لطفی ک در حق بنده دارید.
ارمیا: تو کی وقت کردی لباس بپوشی تا دو دقیقه پیش با شلوارک بودی.
شایان: تواناایم بالاست
حالا خفه شو بریم ک دیر شد.
ارمیا: تو کجااا.
شایان:فکر کردی از خیر آژانسی ک آقاجون برات گرفته میگذرم؟؟
باید بگم
خیـــــــــــر
اقاجون:خب حالا زودباشید دیرتون شد برید ب سلامت.
ارمیا: خدافظ اقاجون.
شایان: بای ددی بزرگه.
تمام راه تو فکر بودم اصلا نفهمیدم شایان چ زری میزد اصلا کی پیاده شد این بشر.
*: پسرجان
رسیدیم.
+: چقدر میشه؟
*: حساب شده.
+: ممنون خدانگهدار
کیفم رو از شایان گرفتم رفتم سمت در
کفش های اسپرتم رو پوشیدم
خب دیگه من رفتم.
اقاجون: صبر کن ارمیا روز اولته با مسیر زیاد آشنایی نداری این پولو بگیر شاید لازمت شد.
شایان: والا ماهم روز اولمونه کیه ک اهمیت بده.
اقجون: تو خفه شو لطفا ی ساله اون راه رو میری اگه بخوای گم بشی پس بهتره کلا پیدا نشی.
شایان: مرسی از این همه لطفی ک در حق بنده دارید.
ارمیا: تو کی وقت کردی لباس بپوشی تا دو دقیقه پیش با شلوارک بودی.
شایان: تواناایم بالاست
حالا خفه شو بریم ک دیر شد.
ارمیا: تو کجااا.
شایان:فکر کردی از خیر آژانسی ک آقاجون برات گرفته میگذرم؟؟
باید بگم
خیـــــــــــر
اقاجون:خب حالا زودباشید دیرتون شد برید ب سلامت.
ارمیا: خدافظ اقاجون.
شایان: بای ددی بزرگه.
تمام راه تو فکر بودم اصلا نفهمیدم شایان چ زری میزد اصلا کی پیاده شد این بشر.
*: پسرجان
رسیدیم.
+: چقدر میشه؟
*: حساب شده.
+: ممنون خدانگهدار
۲.۲k
۱۹ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.