وصیت نامه حضرت علی علیه السلام
#وصیت_نامه_حضرت_علی_علیه_السلام
د، اندیشهام نیز سستی پذیرد و سخنان بسیاری ناگفته ماند.
ترسیدم که مبادا پیش از آن که وصایایم را بشنوی هوس بر تو چیره گردد
و فتنه و آشوبهای دنیا همچون اشتری مست و سرکش، تو را به عصیان کشد. دل جوان همچون زمین بکر و خاک پاک است.
هر دانهای که در آن افتد نشو و نما یابد. از این رو پیش از آن که خاک دلت ناپاک و سخت شود
و عقل و خردت اسیر هوس گردد در تربیتت کوشیدم
من با دانش خویش به سوی تو شتافتم تا این که تو نیز در درک حقایق بشتابی و درست بدان سان که آزمودگان و تجربهدیدگان،
کیفیت کار خود را میشناسند، تو نیز بکار خویش آگاه گردی. اگر چنین کنی،
بینیاز از رنج و معاف از آزمون و تجربه خواهی شد.
آن چه ما از دانش و معرفت و ایمان کسب نمودهایم تو نیز همانها را بدست آر چه بسیار چیزهایی که بر ما پوشیده بود بر تو عیان گردد
بیم از آن داشتم که مبادا همان گونه که مردم در عقاید و احکام،
از هوسها و اندیشههای اشتباه خویش متابعت نمودند، تو نیز مانند آنان بلغزش و خطا افتی.
از این رو آگاه کردنت بر آن امور نزد من سزاوارتر از آن بود که تو را در کار خویش رها کنم و دل از هلاک تو آسوده سازم.
بر این امید که آفریدگار منان تو را در انجام این وظایف پاک و مقدس، توفیق دهد و بسوی مقصد نیک هدایت فرماید.
اکنون سفارش و توصیه من با تو چنین است:
فرزندم نیکوترین چیزی که دوست دارم تو از وصیتم بجای آوری، پرهیز و ترس از خداست.
به آن چه آفریدگار بر تو لازم و واجب شمرده اکتفا کن و قدم به راهی گذار که نیکان و گذشتگان و پدر و مادر و خانوادهات در آن طریق گام نهادهاند.
زیرا آنان خویشتندار و پرهیزکار و دانا بوده، و در این راه چیزی را فروگذار ننمودهاند.
همان گونه که تو میاندیشی و مینگری آنها نیز فکر کردند و دیدند،
تا این که سرانجام این دو کار این بود که به غایت خویشتنداری و نهایت انجام تکلیف و وظیفه خود رسیدند.
د، اندیشهام نیز سستی پذیرد و سخنان بسیاری ناگفته ماند.
ترسیدم که مبادا پیش از آن که وصایایم را بشنوی هوس بر تو چیره گردد
و فتنه و آشوبهای دنیا همچون اشتری مست و سرکش، تو را به عصیان کشد. دل جوان همچون زمین بکر و خاک پاک است.
هر دانهای که در آن افتد نشو و نما یابد. از این رو پیش از آن که خاک دلت ناپاک و سخت شود
و عقل و خردت اسیر هوس گردد در تربیتت کوشیدم
من با دانش خویش به سوی تو شتافتم تا این که تو نیز در درک حقایق بشتابی و درست بدان سان که آزمودگان و تجربهدیدگان،
کیفیت کار خود را میشناسند، تو نیز بکار خویش آگاه گردی. اگر چنین کنی،
بینیاز از رنج و معاف از آزمون و تجربه خواهی شد.
آن چه ما از دانش و معرفت و ایمان کسب نمودهایم تو نیز همانها را بدست آر چه بسیار چیزهایی که بر ما پوشیده بود بر تو عیان گردد
بیم از آن داشتم که مبادا همان گونه که مردم در عقاید و احکام،
از هوسها و اندیشههای اشتباه خویش متابعت نمودند، تو نیز مانند آنان بلغزش و خطا افتی.
از این رو آگاه کردنت بر آن امور نزد من سزاوارتر از آن بود که تو را در کار خویش رها کنم و دل از هلاک تو آسوده سازم.
بر این امید که آفریدگار منان تو را در انجام این وظایف پاک و مقدس، توفیق دهد و بسوی مقصد نیک هدایت فرماید.
اکنون سفارش و توصیه من با تو چنین است:
فرزندم نیکوترین چیزی که دوست دارم تو از وصیتم بجای آوری، پرهیز و ترس از خداست.
به آن چه آفریدگار بر تو لازم و واجب شمرده اکتفا کن و قدم به راهی گذار که نیکان و گذشتگان و پدر و مادر و خانوادهات در آن طریق گام نهادهاند.
زیرا آنان خویشتندار و پرهیزکار و دانا بوده، و در این راه چیزی را فروگذار ننمودهاند.
همان گونه که تو میاندیشی و مینگری آنها نیز فکر کردند و دیدند،
تا این که سرانجام این دو کار این بود که به غایت خویشتنداری و نهایت انجام تکلیف و وظیفه خود رسیدند.
۱.۳k
۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.