بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
تربیت صحیح :
تربیت در هر جامعه باید هماهنگ و متناسب با طبع و سِرشت مردمان همان جامعه باشد. تربیت ناهماهنگ و نامتناسب شکست خواهد خورد. زیرا تاریخ نشان داده است آنچه که غایتاً پیروز است طبع و سرشت خدا دادهٔ آدمیان است.
فلذا در مبحث تربیت، عُرف هر جامعه را نباید نادیده گرفت.
منظور از معروف عُرف حسنه و پذیرفته شدهٔ آن جامعه است. فرمان به چیزی که عُرف نیست، امر به معروف نباشد.
و معروف مجموعه سنتهای حسنهٔ هر جامعه است که مردمانش به طبع خدا دادهٔ خود آن را پذیرفته و بدان روی می آورند.
این یعنی معروف از آن خود آن مردمان و مطابق با سِرشت خودشان است. چیزی غریبه نیست و از جایی دیگر نیامده است.
معروف آن است که مردمان همان جامعه آن را میشناسند و فطرتاً محترمش می دارند. معروف نیکی پذیرفته شده از سوی اکثریت قریب به اتفاق هر جامعه است.
و معروفها در جوامع مختلف یکسان نیستند و در هر سرزمینی رنگ و بوی خود را دارند.چه بسا معروف یک جامعه، معروف جامعه دیگر نباشد. زیرا امر غریبه را معروف نگویند.
امر نشدنی وغیرقابلپذیرش را معروف نگویند. امر زوری و طبعناپذیر را معروف نگویند.
معروف هرجامعه موافق باطبع و سِرشت همان مردمان است. این یعنی از فطرت خودشان بر خاسته است. فطرتی که ذاتاً خیر است و الهی است.
و خداوند این معروف را پذیرفته و امر به آن کرده است.زیرا این معروف هماهنگ و متناسب با سرشت خدادادهٔ خودشان و منبعث از آن است. به عبارتی دیگر هر سیستم تربیتی که مخالف طبع و سِرشت خدادادهٔ مردمان باشد بی تردید محکوم به شکست است.
تربیت صحیح :
تربیت در هر جامعه باید هماهنگ و متناسب با طبع و سِرشت مردمان همان جامعه باشد. تربیت ناهماهنگ و نامتناسب شکست خواهد خورد. زیرا تاریخ نشان داده است آنچه که غایتاً پیروز است طبع و سرشت خدا دادهٔ آدمیان است.
فلذا در مبحث تربیت، عُرف هر جامعه را نباید نادیده گرفت.
منظور از معروف عُرف حسنه و پذیرفته شدهٔ آن جامعه است. فرمان به چیزی که عُرف نیست، امر به معروف نباشد.
و معروف مجموعه سنتهای حسنهٔ هر جامعه است که مردمانش به طبع خدا دادهٔ خود آن را پذیرفته و بدان روی می آورند.
این یعنی معروف از آن خود آن مردمان و مطابق با سِرشت خودشان است. چیزی غریبه نیست و از جایی دیگر نیامده است.
معروف آن است که مردمان همان جامعه آن را میشناسند و فطرتاً محترمش می دارند. معروف نیکی پذیرفته شده از سوی اکثریت قریب به اتفاق هر جامعه است.
و معروفها در جوامع مختلف یکسان نیستند و در هر سرزمینی رنگ و بوی خود را دارند.چه بسا معروف یک جامعه، معروف جامعه دیگر نباشد. زیرا امر غریبه را معروف نگویند.
امر نشدنی وغیرقابلپذیرش را معروف نگویند. امر زوری و طبعناپذیر را معروف نگویند.
معروف هرجامعه موافق باطبع و سِرشت همان مردمان است. این یعنی از فطرت خودشان بر خاسته است. فطرتی که ذاتاً خیر است و الهی است.
و خداوند این معروف را پذیرفته و امر به آن کرده است.زیرا این معروف هماهنگ و متناسب با سرشت خدادادهٔ خودشان و منبعث از آن است. به عبارتی دیگر هر سیستم تربیتی که مخالف طبع و سِرشت خدادادهٔ مردمان باشد بی تردید محکوم به شکست است.
۲۵۵
۲۱ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.