سناریو
#سناریو
#استری_کیدز
وقتی لیوان از دستت میوفته و میشکنه و اونا میترسن
(چان )
سریع به سمتت میاد
_ عشقم..خوبی ؟..چیزیت نشد ؟..
(لینو )
_ پشمام ریخت زنیکههه....
+ یااا..خب حواسم نبود
(چانگبین )
با تعجب بهت خیره میشه
_ عزیزم...این چهارمین لوانیه تو امروز میشکونی...حواست هست ؟
(هیونجین)
سکته رو زد بچه
_ ا.تتتتتتتت....مگه دستم بهت نرسههههه
(جیسونگ )
_ اوف...عزیزم کاریت که نشد
+ نه..فقط...
_ عب نداره...خودم جمعشون میکنم
(فلیکس )
روی مبل خوابش برده بود که یک دفعه ای با صدای شکستن لیوان از جاش پرید
_ چیشده؟...جنگ شده ؟...کره شمالی حمله کرده ؟
(سونگمین)
_ ا.تتتتتتتتتت
(ا.ت در حال فرار کردن )
_ این سومین لیوان مورد علاقم بود که شکستیییی
(جونگین)
اولش میترسه اما بعد میاد پیشت و توی جمع کردن تیکه شیشه ها بهت کمک میکنه
+ ببخشید...ترسوندمت
_ نه عزیزم....بلاخره پیش میاد دیگه
#استری_کیدز
وقتی لیوان از دستت میوفته و میشکنه و اونا میترسن
(چان )
سریع به سمتت میاد
_ عشقم..خوبی ؟..چیزیت نشد ؟..
(لینو )
_ پشمام ریخت زنیکههه....
+ یااا..خب حواسم نبود
(چانگبین )
با تعجب بهت خیره میشه
_ عزیزم...این چهارمین لوانیه تو امروز میشکونی...حواست هست ؟
(هیونجین)
سکته رو زد بچه
_ ا.تتتتتتتت....مگه دستم بهت نرسههههه
(جیسونگ )
_ اوف...عزیزم کاریت که نشد
+ نه..فقط...
_ عب نداره...خودم جمعشون میکنم
(فلیکس )
روی مبل خوابش برده بود که یک دفعه ای با صدای شکستن لیوان از جاش پرید
_ چیشده؟...جنگ شده ؟...کره شمالی حمله کرده ؟
(سونگمین)
_ ا.تتتتتتتتتت
(ا.ت در حال فرار کردن )
_ این سومین لیوان مورد علاقم بود که شکستیییی
(جونگین)
اولش میترسه اما بعد میاد پیشت و توی جمع کردن تیکه شیشه ها بهت کمک میکنه
+ ببخشید...ترسوندمت
_ نه عزیزم....بلاخره پیش میاد دیگه
۴۱.۸k
۰۵ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.