۱۲
پارت ۱۲
فلش بک به فردا صبح :
ات ویو :
با دل درد سگی از خواب پاشدم دیشب رو مبل خوابیدیم به خودم که اومدم دیدم توبغل فیلیکسم ...
ات : ولم کن مادر......
- صب بخیر عزیزم
شوگا : فیلیکس میشنوی ولش کن
ات : گمشو بیرون عوضیییی
- سی یوو ( میبینمت )
ات : اشغال
هیوجین : آقا من دیگه برم الان اعضا عصبی میشن
ته : مگه زنشونی؟؟؟
ات : هی تهیونگ
ته : چیه ؟
هیوجین : نه شاید دلگیر بشن
ات : باشه خدافظ مواظب باش
هیوجین : همچنین بای ( لبخند عاشقانه جیگیلی ) کمپانی میبینمت ... تون
چند ساعت بعد:
ات ویو :
رفتم تو اتاقم که آماده شیم بریم کمپانی
رفتم حموم اومدم حوله دورم بود که تهیونگ عینه گاو اومد تو ( گاو خودتی ..... )
ته : عا ببخشید شارژرم اینجاست ؟؟
ات : نع
ته : باشه ( رفت بیرون )
ته ویو :
عایییش لعنتییییی
ات ویو :
لباس پوشیدم و یه آرایش لایک کردم رفتم پایین ایندفعه من ماشینو میرونم
جیهوپ : داداش بلدی ب کشتن ندی مارو
ات :نه اوکیه
ته : این اوکیه آخر لا الله راجعون( درسته ؟؟ )
ات : عه بسه راه میوفتم
شوگا : جون جدت آروم تر
ات ویو :
میخواستم اذیتشون کنم بس سرعت رو بردم بالاتر
جیکی : حاللللل میدهههههههه
جیهوپ : اتتتتت
نامی : ات به حرف لیدرت گوش کن
ات : نمیتونی جلومو بگیری کیم نامجون
جیمین : آقا من گوه خوردم عاشقت شدم الان میکشی منو
ات ویو :
تا گفت عاشقت شدم ترمز کردم !!
جیمین با کله رفت تو صندلی جلویی
برگشتم سمتش
ات : چی ؟
....۲۹..لایک..و..۲۲۲..کامنت......
فلش بک به فردا صبح :
ات ویو :
با دل درد سگی از خواب پاشدم دیشب رو مبل خوابیدیم به خودم که اومدم دیدم توبغل فیلیکسم ...
ات : ولم کن مادر......
- صب بخیر عزیزم
شوگا : فیلیکس میشنوی ولش کن
ات : گمشو بیرون عوضیییی
- سی یوو ( میبینمت )
ات : اشغال
هیوجین : آقا من دیگه برم الان اعضا عصبی میشن
ته : مگه زنشونی؟؟؟
ات : هی تهیونگ
ته : چیه ؟
هیوجین : نه شاید دلگیر بشن
ات : باشه خدافظ مواظب باش
هیوجین : همچنین بای ( لبخند عاشقانه جیگیلی ) کمپانی میبینمت ... تون
چند ساعت بعد:
ات ویو :
رفتم تو اتاقم که آماده شیم بریم کمپانی
رفتم حموم اومدم حوله دورم بود که تهیونگ عینه گاو اومد تو ( گاو خودتی ..... )
ته : عا ببخشید شارژرم اینجاست ؟؟
ات : نع
ته : باشه ( رفت بیرون )
ته ویو :
عایییش لعنتییییی
ات ویو :
لباس پوشیدم و یه آرایش لایک کردم رفتم پایین ایندفعه من ماشینو میرونم
جیهوپ : داداش بلدی ب کشتن ندی مارو
ات :نه اوکیه
ته : این اوکیه آخر لا الله راجعون( درسته ؟؟ )
ات : عه بسه راه میوفتم
شوگا : جون جدت آروم تر
ات ویو :
میخواستم اذیتشون کنم بس سرعت رو بردم بالاتر
جیکی : حاللللل میدهههههههه
جیهوپ : اتتتتت
نامی : ات به حرف لیدرت گوش کن
ات : نمیتونی جلومو بگیری کیم نامجون
جیمین : آقا من گوه خوردم عاشقت شدم الان میکشی منو
ات ویو :
تا گفت عاشقت شدم ترمز کردم !!
جیمین با کله رفت تو صندلی جلویی
برگشتم سمتش
ات : چی ؟
....۲۹..لایک..و..۲۲۲..کامنت......
۲۲.۰k
۲۷ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۴۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.