رمان شراب خونی 🤤🍷
#شراب_خونی
#part58
"ویو کوک"
نمیتونم صبر کنم....ات امروز اونجا کلی زجر کشیده!حتی نمیدونم که اون توی کدوم دنیایه؟هوففففف لعنتی
باید برم خونه تهیونگ تا باهاش حرف بزنم
"خونه ی تهیونگ و بورام"
تهیونگ:چی؟؟پس ات سه روز دیگه کاملا از توی دنیا محو میشه
کوک:باید برم دنبالش!
بورام:چی!نه تو تنها نمیری منم با هات میام!
تهیونگ:چی میگی بورام؟؟میدونی اونجا چقدر میتونه خطرناک باشه؟؟
بورام:هرچقدرم که خطر ناک باشه من با کوک میرم...نمیتونم بزارم ات اونجا زجر بکشه!
تهیونگ:نمیتونم بزارمتو با کوک تنها برین یک دنیای دیگه پس منم باهاتون میام!
کوک:چی میگین شما دوتا!هیچکدومتون با من نمیاین...من هنوز نمیدونم اون عوضی چه نژادی داره یاهم چقدر میتونه خطرناک باشه...پس دیگه حرفی راجبش نزنین الان هم که اومدم اینجا خواستم فقط بهتون بگم...!
تهیونگ:ات دوست منم بود...با اینکه دختر مزخرف و لجباز و کله شقی بود ولی بازم نمیتونم بزارم توی یک دنیای دیگه محو بشه!
بورام:کوک تو تنها کسی نیستی که با ات دوست بودی...با اینکه من فقط دوروز باهاش بودم ولی هیچوقت نمیتونم بزارم اون دختر توی یک دنیای دیگه زجر بکشه
#part58
"ویو کوک"
نمیتونم صبر کنم....ات امروز اونجا کلی زجر کشیده!حتی نمیدونم که اون توی کدوم دنیایه؟هوففففف لعنتی
باید برم خونه تهیونگ تا باهاش حرف بزنم
"خونه ی تهیونگ و بورام"
تهیونگ:چی؟؟پس ات سه روز دیگه کاملا از توی دنیا محو میشه
کوک:باید برم دنبالش!
بورام:چی!نه تو تنها نمیری منم با هات میام!
تهیونگ:چی میگی بورام؟؟میدونی اونجا چقدر میتونه خطرناک باشه؟؟
بورام:هرچقدرم که خطر ناک باشه من با کوک میرم...نمیتونم بزارم ات اونجا زجر بکشه!
تهیونگ:نمیتونم بزارمتو با کوک تنها برین یک دنیای دیگه پس منم باهاتون میام!
کوک:چی میگین شما دوتا!هیچکدومتون با من نمیاین...من هنوز نمیدونم اون عوضی چه نژادی داره یاهم چقدر میتونه خطرناک باشه...پس دیگه حرفی راجبش نزنین الان هم که اومدم اینجا خواستم فقط بهتون بگم...!
تهیونگ:ات دوست منم بود...با اینکه دختر مزخرف و لجباز و کله شقی بود ولی بازم نمیتونم بزارم توی یک دنیای دیگه محو بشه!
بورام:کوک تو تنها کسی نیستی که با ات دوست بودی...با اینکه من فقط دوروز باهاش بودم ولی هیچوقت نمیتونم بزارم اون دختر توی یک دنیای دیگه زجر بکشه
۶.۶k
۲۱ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.