فیک طلسم شده قسمت ۵۹
السا موهاشو بنفش کرد و تند تند به شخصی پیام میداد
جون کوک خیلی خوشحال بودو ازش پرسید به کی پیام میدی شیطون بلا
السا گفت به توچه فضولی اخم کرد
جون کوک بدش اومد از رفتارش
رسیدن خانه جنگلی و السا گفت برو بالا چایی بزار برم دست شویی کنم بیام
جون کوک گفت من تابحال چایی نگذاشتم همیشه برای من آماده بود همه چیز
السا حرصی شد گفت وای برو بالا بشین
الان میام جون کوک رفت بالا نشست در هم بست
السا چند نفر اجیر کرد تا بروند بالا و جون کوک بکشن
جون کوک از خدا بی خبر در باز کرد و دوتا مرد غول پیکر وارد خانه شدن و آنقدر زدنش که خون از دهنش اومد و پرتش کردن روی تخت
السا دوید بالا و مردها الکی زد چون بهشون پول داده بود و بیرونشون کرد و اومد کناره جون کوک و گفت حالت خوبه عزیزم
جون کوک خیلی خوشحال بودو ازش پرسید به کی پیام میدی شیطون بلا
السا گفت به توچه فضولی اخم کرد
جون کوک بدش اومد از رفتارش
رسیدن خانه جنگلی و السا گفت برو بالا چایی بزار برم دست شویی کنم بیام
جون کوک گفت من تابحال چایی نگذاشتم همیشه برای من آماده بود همه چیز
السا حرصی شد گفت وای برو بالا بشین
الان میام جون کوک رفت بالا نشست در هم بست
السا چند نفر اجیر کرد تا بروند بالا و جون کوک بکشن
جون کوک از خدا بی خبر در باز کرد و دوتا مرد غول پیکر وارد خانه شدن و آنقدر زدنش که خون از دهنش اومد و پرتش کردن روی تخت
السا دوید بالا و مردها الکی زد چون بهشون پول داده بود و بیرونشون کرد و اومد کناره جون کوک و گفت حالت خوبه عزیزم
۷.۸k
۱۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.