(عشق تکرار نشدنی) 💜 پارت چهارم
خب برگشتم با پارت4 لایک کنین اگه به 30 تا رسید میریم پارت بعد😉
توی پیام نوشته شده بود
:اگه دست از پا خطا کنی یا به کسی بگی میام سراغت.
احتمال دادم از طرف (الکس)
بعد اون شب رو با ترس خوابیدم
تغریبا ساعت 5 بود که خوابم برد
برای همن سر کلاس خواب موندم.
کوک:هی (کنیا) بیدار شو.
من چشمام رو باز کردم
و معلم داشت ازم
درس می پرسید.
من چون خواب بودم نمیدونستم جواب چیه
کوک یک کاغذ رو یواشکی
بهم داد و منم از روش جواب رو دادم.
معلم متعجب شد که من جواب رو دادم.
(زنگ تفریح)
زنگ تفریح که خورد چشمام رو مالش دادم و توی حیاط رفتم کمی بدنم رو کش دادم
رفتم سمت کوک و بهش گفتم
+هی اقای جونگ کوک!
سرش رو برگردوند
-ها بله
+ببخشید که باهاتون رفتار خوبی نداشتم. و ممنون بابت جواب سوال کلاس.
کوک :خواهش میکنم من کاری نکردم انجام وظیفه بود.
دوباره از من پرسید: چرا جاسوسی اون دختر رو میکنی؟!
من جواب دادم....
خب پارت 4 هم به پایان رسید
یادتون نرههه لایک کنید 😉😗
فالو:فالو
توی پیام نوشته شده بود
:اگه دست از پا خطا کنی یا به کسی بگی میام سراغت.
احتمال دادم از طرف (الکس)
بعد اون شب رو با ترس خوابیدم
تغریبا ساعت 5 بود که خوابم برد
برای همن سر کلاس خواب موندم.
کوک:هی (کنیا) بیدار شو.
من چشمام رو باز کردم
و معلم داشت ازم
درس می پرسید.
من چون خواب بودم نمیدونستم جواب چیه
کوک یک کاغذ رو یواشکی
بهم داد و منم از روش جواب رو دادم.
معلم متعجب شد که من جواب رو دادم.
(زنگ تفریح)
زنگ تفریح که خورد چشمام رو مالش دادم و توی حیاط رفتم کمی بدنم رو کش دادم
رفتم سمت کوک و بهش گفتم
+هی اقای جونگ کوک!
سرش رو برگردوند
-ها بله
+ببخشید که باهاتون رفتار خوبی نداشتم. و ممنون بابت جواب سوال کلاس.
کوک :خواهش میکنم من کاری نکردم انجام وظیفه بود.
دوباره از من پرسید: چرا جاسوسی اون دختر رو میکنی؟!
من جواب دادم....
خب پارت 4 هم به پایان رسید
یادتون نرههه لایک کنید 😉😗
فالو:فالو
۹.۳k
۲۴ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.