کای : اینجا کجا تو کجا ( خطاب به تهیا )
کای : اینجا کجا تو کجا ( خطاب به تهیا )
تهیا : یااااااااا مگه چیه 😁
رن : بسه بسه دیگه بیاین بریم یه چیزی بخریم من گشنمههههههه
تهیا : باشههههههههه. شما برین منم میام ( با لحن هیجان انگیز )
کای : اوکی
رن : باشه
ویو رن
بعد اینکه تهیا گفت بریم بعدش میاد احساس خوبی نداشتم
رن : کای من دیگه گشنم نیست
کای : واقعااااااااااا
رن : آره
کای : اووووووووووو نکنه عاشق تهیا شدی
رن : برو گمشو بابا خودت چسکلی می خوای ماهم چسکل کنی
کای: آره 😁😁😁😁
ویو تهیا :
بهشون گفتم برن چون نمی خواستم دوستیشون به خاطر من بهم بریزه همین طور تو فکرش بودم کهههههه
.............
یهو خوردم به دیوار دیدم یه پسره داره کم کم صورتشو میاره جلو که ببوسم
اما یهو دیدم یکی از اون طرف پسر رو کشید و دستشو گذاشت جلو پسر و گفت :
رن : اینقدر مزاحم دخترا نشو عوضییییییی )
تهیا : یااااااااا مگه چیه 😁
رن : بسه بسه دیگه بیاین بریم یه چیزی بخریم من گشنمههههههه
تهیا : باشههههههههه. شما برین منم میام ( با لحن هیجان انگیز )
کای : اوکی
رن : باشه
ویو رن
بعد اینکه تهیا گفت بریم بعدش میاد احساس خوبی نداشتم
رن : کای من دیگه گشنم نیست
کای : واقعااااااااااا
رن : آره
کای : اووووووووووو نکنه عاشق تهیا شدی
رن : برو گمشو بابا خودت چسکلی می خوای ماهم چسکل کنی
کای: آره 😁😁😁😁
ویو تهیا :
بهشون گفتم برن چون نمی خواستم دوستیشون به خاطر من بهم بریزه همین طور تو فکرش بودم کهههههه
.............
یهو خوردم به دیوار دیدم یه پسره داره کم کم صورتشو میاره جلو که ببوسم
اما یهو دیدم یکی از اون طرف پسر رو کشید و دستشو گذاشت جلو پسر و گفت :
رن : اینقدر مزاحم دخترا نشو عوضییییییی )
۱.۶k
۱۴ مهر ۱۴۰۲