مـن عـاشق یه خلافکار شدم
#مـنعـاشقیهخلافکارشدم
𝖯𝗍:1
از اون تـایپ دخـتراییم کـه عاشق تنها قدم زدن توی خیابوناست
پدرم توی خونه نبود، تصمیم گرفتم گوشیمو بردارم و برم بیرون و توی تنهایی شب قدم بزنم،
به سمت در رفتم و از خونه زدم بیرون.
حدود چندین کوچه و رد کردم میخاستم از این یکی کوچه رد بشم که توی اخرای کوچه که بن بست بود چنتا مرد قوی هیکل داشتن روی سر یه مرد بیجون کیسه میبستن و میبردنش،یکی از مردا متوجه شد که نگاهای من روی اونا دوخته شده.
داشت به سمتم که میومد پا به دویدن گزاشتم و با تمام قدرتم دوییدم و دوییدم.
-هعی هیونگ مین نمیخواد بری سراغ دختره اون که دقیق کارای مارو ندید انقدر برای خودت دردسر درست نکن
+آخه..
-تو رئیس و نمیشناسی،بدو بریم
انقدر دوییدم که دیگه نا نداشتم،زانو زدم و شروع کردم به نفس نفس زدن تا دوباره انرژیمو به دست بیارم.
ویو جـیمین:
-اوردینش
+بله قربان
+اون عو'ضی رو بیارید
(مرد روی زمین انداخته شد)
-میخاستی فرار کنی و قرضتو ندی هع
*ق.. ق... قربان من نمیخاستم فر.. رار کنم
-قرار بود پونصد میلیون دلار و عرض سه روز بزاری کف دستم اگه توانشو نداری چرا ق.مار کردی احمق
*ا... خه سه روز خ.. یلی کمه واسه پونصد میلیون
-یهو بیا دستور بده
*ن من غلط کنم قربان
-یا فردا پول و جور میکنی یا یکی از عزیزاتو میگیرم
*چ.... چ.. ی فردا اقا
-ببرینش
*نههه اقا تورو خدا فرصتم خیلی کمه
-وایسید برید اینو مثل س.گ بزنید اون وقت ولش کنید تا پولمو جور کنه
+چشم.
*اقااااا تورو خداااااا
........
𝖯𝗍:1
از اون تـایپ دخـتراییم کـه عاشق تنها قدم زدن توی خیابوناست
پدرم توی خونه نبود، تصمیم گرفتم گوشیمو بردارم و برم بیرون و توی تنهایی شب قدم بزنم،
به سمت در رفتم و از خونه زدم بیرون.
حدود چندین کوچه و رد کردم میخاستم از این یکی کوچه رد بشم که توی اخرای کوچه که بن بست بود چنتا مرد قوی هیکل داشتن روی سر یه مرد بیجون کیسه میبستن و میبردنش،یکی از مردا متوجه شد که نگاهای من روی اونا دوخته شده.
داشت به سمتم که میومد پا به دویدن گزاشتم و با تمام قدرتم دوییدم و دوییدم.
-هعی هیونگ مین نمیخواد بری سراغ دختره اون که دقیق کارای مارو ندید انقدر برای خودت دردسر درست نکن
+آخه..
-تو رئیس و نمیشناسی،بدو بریم
انقدر دوییدم که دیگه نا نداشتم،زانو زدم و شروع کردم به نفس نفس زدن تا دوباره انرژیمو به دست بیارم.
ویو جـیمین:
-اوردینش
+بله قربان
+اون عو'ضی رو بیارید
(مرد روی زمین انداخته شد)
-میخاستی فرار کنی و قرضتو ندی هع
*ق.. ق... قربان من نمیخاستم فر.. رار کنم
-قرار بود پونصد میلیون دلار و عرض سه روز بزاری کف دستم اگه توانشو نداری چرا ق.مار کردی احمق
*ا... خه سه روز خ.. یلی کمه واسه پونصد میلیون
-یهو بیا دستور بده
*ن من غلط کنم قربان
-یا فردا پول و جور میکنی یا یکی از عزیزاتو میگیرم
*چ.... چ.. ی فردا اقا
-ببرینش
*نههه اقا تورو خدا فرصتم خیلی کمه
-وایسید برید اینو مثل س.گ بزنید اون وقت ولش کنید تا پولمو جور کنه
+چشم.
*اقااااا تورو خداااااا
........
۱.۶k
۲۰ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.