Our withered rose
پارت ۱۱
جانگ کوک:اوممم دکتر کی بهوش میاد
یو جین:بدن ایشون نسبت به امگا های دیگ ضعیف تره پس براش چند تا امپول تقویتی توی سرمش میزنم و اون خون زیادی از دست داده پس ممکنه حتی تا یک هفته بهوش نیاد بستگی به خودش داره باز فردا میام بهش سر میزنم وپانسمان زخم هاش اگه یه مدت طولانی بمونه عفونت میکنه پس میام تعویضشون میکنم و چند تا هم سرم تقویتی براش میزنم
دکتر رفت و تهیونگ رفت سراغ پاره جیوون و منم همراهش رفتم
تهیونگ:خب پارک جیوون امروز مهلت پرداخت پولت تموم میشه و سه تا حق انتخاب داری یک یا همین الان پول رو پرداخت میکنی دو اگه نتونی پرداخت کنی انقدر شکنجt میکنم تا برای مردن التماس کنی سه اینکه بجای پول پسرت
پارک جیوون=س.سه سومی
نزاشت حرف تهیونگ تموم شه سریع سومی رو انتخاب کرد و مشخصه که جیمین براش اهمیتی نداره که حتی نزاشت بفهمه که سر پیرش چی میاد معلومه خب اگه مهم بود رو تنش انقدر رد کمربند و خونمرده و کبودی نبود
جانگ کوک:
چهار ماه مثل برق و باد گذشت خب باید بگم یجورایی با جیمین کنار میایم و اون پسر به موجود فوق کیوته خب یجورایی بگی نگی تونسته خودشو تو دلمون جا کنه اوایل زیاد با این قضیه کنار نمیومد اما کم کم باهاش کنار اومد و خب وقتی که تهیونگ گفت داره ی حس هایی نسبت بعش پیدا میکنه خیلی عصبانی بودم و عصبانیتم رو با شکنجه کردنش خالی کردم و دو هفته طول کشید تا خوب بشه و وقتی که مو هاش رو صورتی کرده بود به این پی بردم که منم ی کشش هایی نسبت بهش دارم پدر مادر تهیونگ اول با دیدن جیمین جا خوردن و گفتن که خودشون یک نفر رو انتخاب کردن و نمتونن جیمین و قبول کنن و الان یک ماهه که مامان تهیونگ ی دختره رو فرستاده میگه دختر یکی از دوستاشه که یمدت اونجاست و بعد میره اما من اصلن از دختره خوشم نمیاد خیلی خودشو می چسبونه به ادم ولی بعضی وقتا این دختر باعث میشه که حسودی های کیوت اون جوجه رو هم ببینیم چند دو هفته دیگ تولد جیمین خب منو تهیونگ میخایم تو این هفته تصمیم بگیریم و بفهمیم که چه حسی نسبت به جیمین داریم و جفتمون هم میدونیم که جیمین دوسمون داره ولی به حس های خودمون مطمئن نیستیم
جانگ کوک:اوممم دکتر کی بهوش میاد
یو جین:بدن ایشون نسبت به امگا های دیگ ضعیف تره پس براش چند تا امپول تقویتی توی سرمش میزنم و اون خون زیادی از دست داده پس ممکنه حتی تا یک هفته بهوش نیاد بستگی به خودش داره باز فردا میام بهش سر میزنم وپانسمان زخم هاش اگه یه مدت طولانی بمونه عفونت میکنه پس میام تعویضشون میکنم و چند تا هم سرم تقویتی براش میزنم
دکتر رفت و تهیونگ رفت سراغ پاره جیوون و منم همراهش رفتم
تهیونگ:خب پارک جیوون امروز مهلت پرداخت پولت تموم میشه و سه تا حق انتخاب داری یک یا همین الان پول رو پرداخت میکنی دو اگه نتونی پرداخت کنی انقدر شکنجt میکنم تا برای مردن التماس کنی سه اینکه بجای پول پسرت
پارک جیوون=س.سه سومی
نزاشت حرف تهیونگ تموم شه سریع سومی رو انتخاب کرد و مشخصه که جیمین براش اهمیتی نداره که حتی نزاشت بفهمه که سر پیرش چی میاد معلومه خب اگه مهم بود رو تنش انقدر رد کمربند و خونمرده و کبودی نبود
جانگ کوک:
چهار ماه مثل برق و باد گذشت خب باید بگم یجورایی با جیمین کنار میایم و اون پسر به موجود فوق کیوته خب یجورایی بگی نگی تونسته خودشو تو دلمون جا کنه اوایل زیاد با این قضیه کنار نمیومد اما کم کم باهاش کنار اومد و خب وقتی که تهیونگ گفت داره ی حس هایی نسبت بعش پیدا میکنه خیلی عصبانی بودم و عصبانیتم رو با شکنجه کردنش خالی کردم و دو هفته طول کشید تا خوب بشه و وقتی که مو هاش رو صورتی کرده بود به این پی بردم که منم ی کشش هایی نسبت بهش دارم پدر مادر تهیونگ اول با دیدن جیمین جا خوردن و گفتن که خودشون یک نفر رو انتخاب کردن و نمتونن جیمین و قبول کنن و الان یک ماهه که مامان تهیونگ ی دختره رو فرستاده میگه دختر یکی از دوستاشه که یمدت اونجاست و بعد میره اما من اصلن از دختره خوشم نمیاد خیلی خودشو می چسبونه به ادم ولی بعضی وقتا این دختر باعث میشه که حسودی های کیوت اون جوجه رو هم ببینیم چند دو هفته دیگ تولد جیمین خب منو تهیونگ میخایم تو این هفته تصمیم بگیریم و بفهمیم که چه حسی نسبت به جیمین داریم و جفتمون هم میدونیم که جیمین دوسمون داره ولی به حس های خودمون مطمئن نیستیم
۳.۲k
۰۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.