part 6
#part_6
#فرار
اروم خودشو از ب*غ*لم کشید بیرون یکم که ارزیابی کردم کم کم اخمام رفت توهم این دختره تو ویالی من ؟؟
(نیکا)
یا اکثر امامزاده ها این دیگه کیه؟چرا اینجوری نگام میکنه؟وجدانم زد تو مالجم و گفت خوب خره از اسمون نازل شدی رو سرش میخوای با لبخندم نگات کنه؟ منم یکی زدم توسرشو گفتم خاک تو مالجت چرا میزنی ؟کم کم قیافه ی این جیگره .نه ..نه ببخشید پسره (اشتباه لفظی بود) داشت عین میرغضب خدابیامرز میشد .خوو حالا فهمیدم عصبانی هستی ایششش ملت اعصاب ندارنا منم عین شاخ شمشاد از ب*غ*لش اومدم پایین و انگار نه انگار الان داشتم سکته میکردم لبخند ژکوندی تحویلش دادم بیا و ببین قربون خودم برم رو نیست که این یارو هم همین که لبخند منو دید انگار توش دینامیت گذاشتن منفجرررر شد !!!
- تو دیگه کی هستی ؟؟تو خونه من چیکار میکنی ؟؟!
وا ! چه بیتربیته هاااا . شیطونه میگه باز این وجدان خرم اعالم وجود کرد و زد تو سرم. بله! مثه اینکه باید از شیوه خر کردن استفاده کرد چون مطمئن بودم که اون محافظه هنوز همونجاست و این برادر اگه بیرونم کرد باید برم ور دل سامان بشینم دهنمو با عسل شیرین کنم .واسه همین دستمو با ناز رو دامنم کشیدمو چشامو مظلثم کردم .
-خواهش میکنم .منو بیرون نکن ! اونا منو میگیرن باشه ؟؟
پسره که معلوم بود هنوز هنگ اوره باز داد زد
-معلوم هست چی میگیی؟ اونا کین دیگه ؟
منم دیدم ازین ابی گرم نمیشه با ید از این دیواره دورش میکردم وگرنه محافظه صدای دادشو میشنید . اومد باز داد بزنه کههول شدم .
- چ..چیزه ..خ.خب باشه .. من...
محکم سرمو تکون دادم .اه باز سوزنم گیر کرد.دوباره با التماس نگاش کردم که فکر کنم از چشام به حال زارم پی برد یا دلش سوخت که یکم اروم شد .
- خیل خوب حاال هی چشاتو ایجور نکن خواهشا.بیا برو تو ببینم چی میگی.
منم که خوشحال اومدم عین میگ میگ برم که عین چنار جلوم سبز شد و انگشت اشارشو به حالت تهدید تکون دادو گفت :
-فقط فعالا! تفهیم شد ؟؟
بچه اصن حمایت نمیکنین اگ خوشتون نیمد نزارم؟😐
#فرار
اروم خودشو از ب*غ*لم کشید بیرون یکم که ارزیابی کردم کم کم اخمام رفت توهم این دختره تو ویالی من ؟؟
(نیکا)
یا اکثر امامزاده ها این دیگه کیه؟چرا اینجوری نگام میکنه؟وجدانم زد تو مالجم و گفت خوب خره از اسمون نازل شدی رو سرش میخوای با لبخندم نگات کنه؟ منم یکی زدم توسرشو گفتم خاک تو مالجت چرا میزنی ؟کم کم قیافه ی این جیگره .نه ..نه ببخشید پسره (اشتباه لفظی بود) داشت عین میرغضب خدابیامرز میشد .خوو حالا فهمیدم عصبانی هستی ایششش ملت اعصاب ندارنا منم عین شاخ شمشاد از ب*غ*لش اومدم پایین و انگار نه انگار الان داشتم سکته میکردم لبخند ژکوندی تحویلش دادم بیا و ببین قربون خودم برم رو نیست که این یارو هم همین که لبخند منو دید انگار توش دینامیت گذاشتن منفجرررر شد !!!
- تو دیگه کی هستی ؟؟تو خونه من چیکار میکنی ؟؟!
وا ! چه بیتربیته هاااا . شیطونه میگه باز این وجدان خرم اعالم وجود کرد و زد تو سرم. بله! مثه اینکه باید از شیوه خر کردن استفاده کرد چون مطمئن بودم که اون محافظه هنوز همونجاست و این برادر اگه بیرونم کرد باید برم ور دل سامان بشینم دهنمو با عسل شیرین کنم .واسه همین دستمو با ناز رو دامنم کشیدمو چشامو مظلثم کردم .
-خواهش میکنم .منو بیرون نکن ! اونا منو میگیرن باشه ؟؟
پسره که معلوم بود هنوز هنگ اوره باز داد زد
-معلوم هست چی میگیی؟ اونا کین دیگه ؟
منم دیدم ازین ابی گرم نمیشه با ید از این دیواره دورش میکردم وگرنه محافظه صدای دادشو میشنید . اومد باز داد بزنه کههول شدم .
- چ..چیزه ..خ.خب باشه .. من...
محکم سرمو تکون دادم .اه باز سوزنم گیر کرد.دوباره با التماس نگاش کردم که فکر کنم از چشام به حال زارم پی برد یا دلش سوخت که یکم اروم شد .
- خیل خوب حاال هی چشاتو ایجور نکن خواهشا.بیا برو تو ببینم چی میگی.
منم که خوشحال اومدم عین میگ میگ برم که عین چنار جلوم سبز شد و انگشت اشارشو به حالت تهدید تکون دادو گفت :
-فقط فعالا! تفهیم شد ؟؟
بچه اصن حمایت نمیکنین اگ خوشتون نیمد نزارم؟😐
۳.۶k
۱۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.