پارت ۵
حالم دسته خودم نبود نمیتونستم اون چیزی که میبینم و باور کنم عکسا واقعی بودن جونگکوک هم که دیشب نبود پس یعنی درسته با گریه رفتم دمه دره خونه:
بلند گفتم
+جونگکو(بلند و گریه)
_ها چرا داد میزنی نمیبینی خوابم
+کوک تو دیشب کجا بودی
_گفتم که با دوستام رفته بودم بیرون
+منظورت از بیرون کجاعه ها؟
_کافه
+پس اینا چین(با گریه عکسارو بهش نشون میده)
_اینا چین(ترسیده)
+(پوزخند)هه چیه ترسیدی خب چرا از اول بهم نگفتی خودم میرفتم از زندگیت بیرون دیشب بخاطر تو کلی گریه کردم که اتفاقی برات نیوفتاده باشه بعد تو رفتی با دوست من خوابیدی ها جواب بده(داد و گریه)
_هانا بزار برات توضیح بدم اونجوری که...
+هیسس هیچی نگو همین الان میریم جدا میشیم پاشو(با گریه)
_چیمیگی هانا واسه خودت(بغض کرد)
+نکنه فکر کردی قراره با توئه خیانت کار بمونم
(جونگکوک سریع پا میشه و میره جلوی در)
_اجازه نمیدم بدی
+هه خیلی پررویی وقتی اونو داری چرا دیگه میای پیش من ها؟(با گریه)
بلند گفتم
+جونگکو(بلند و گریه)
_ها چرا داد میزنی نمیبینی خوابم
+کوک تو دیشب کجا بودی
_گفتم که با دوستام رفته بودم بیرون
+منظورت از بیرون کجاعه ها؟
_کافه
+پس اینا چین(با گریه عکسارو بهش نشون میده)
_اینا چین(ترسیده)
+(پوزخند)هه چیه ترسیدی خب چرا از اول بهم نگفتی خودم میرفتم از زندگیت بیرون دیشب بخاطر تو کلی گریه کردم که اتفاقی برات نیوفتاده باشه بعد تو رفتی با دوست من خوابیدی ها جواب بده(داد و گریه)
_هانا بزار برات توضیح بدم اونجوری که...
+هیسس هیچی نگو همین الان میریم جدا میشیم پاشو(با گریه)
_چیمیگی هانا واسه خودت(بغض کرد)
+نکنه فکر کردی قراره با توئه خیانت کار بمونم
(جونگکوک سریع پا میشه و میره جلوی در)
_اجازه نمیدم بدی
+هه خیلی پررویی وقتی اونو داری چرا دیگه میای پیش من ها؟(با گریه)
۴.۹k
۱۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.