از من نترس پارت 7
از من نترس پارت 7
کوک:بازش کردم بخونم و شروع کردم به خوندن نوشته بود
سوهیون:تو نامه نوشته*سلام جناب جانگ من کسی که منتظر بودی بیاریش اینجا رو با خودم اوردم خونه خودمم پس سعی تا نکشتمش یا بچه خودمو تو دلش نکاشتم زود بیا دنبالش امااا بودن باید اون ساک رو برام بیاری تا ا/ت رو بهت برگردونم و تا غروب فردا زمان داریی فیلا
کوک:اه سگ تو روحت اخه من اون ساک رو چجوری از پدربزرگم کش برم عوووووفففف اونم تا فردا اه
راوی؛:پدر بزرگ کوک اون ساک رو پیش خودش نگه داشته و واسش خیلی مهمه چون ی ارثیه خانوادگی هست و اون ی چیزی مخصوص ب خوناشاماس و چون اون خانواده بزرگ بوده دادن ب اون تا محافظت کنه و اونو گذاشته ی جای مخصوص توضیحات درباره اونم بعدا میدم
کوک رفت پیش تهیونگ و الیانا و قضیه رو براشون توضیح داد
تهیونگ:مرتیکه عوضی به چه حقی( با داد)
الیانا:الان فق باید ب فکر ساک باشیم و نقشه بکشیم
کوک:اره موافقم
خب فیلا بریم بخوابیم فردا زود پاشیم بریم خونه بابا بزرگم
تهیونگ:اره دیگه بریم
کوک:بچه ها اتاقاتون رو خدمت کارتون نشونتون میره من دیگه میرم شب بخیر
*کوک رفت
الیانا:خیلی تو همه تهیونگ باید کمکش کنیم
تهیونگ:الیانااا اون خواهر منه چطور میتونم به فکرش نباشم
*دیه خارج از بحثا گرفتن خوابیدن
بیا اینم پارت جدید
بخاطر شما فقط
حمایتتتت کنیدددد کیوتاممم
کوک:بازش کردم بخونم و شروع کردم به خوندن نوشته بود
سوهیون:تو نامه نوشته*سلام جناب جانگ من کسی که منتظر بودی بیاریش اینجا رو با خودم اوردم خونه خودمم پس سعی تا نکشتمش یا بچه خودمو تو دلش نکاشتم زود بیا دنبالش امااا بودن باید اون ساک رو برام بیاری تا ا/ت رو بهت برگردونم و تا غروب فردا زمان داریی فیلا
کوک:اه سگ تو روحت اخه من اون ساک رو چجوری از پدربزرگم کش برم عوووووفففف اونم تا فردا اه
راوی؛:پدر بزرگ کوک اون ساک رو پیش خودش نگه داشته و واسش خیلی مهمه چون ی ارثیه خانوادگی هست و اون ی چیزی مخصوص ب خوناشاماس و چون اون خانواده بزرگ بوده دادن ب اون تا محافظت کنه و اونو گذاشته ی جای مخصوص توضیحات درباره اونم بعدا میدم
کوک رفت پیش تهیونگ و الیانا و قضیه رو براشون توضیح داد
تهیونگ:مرتیکه عوضی به چه حقی( با داد)
الیانا:الان فق باید ب فکر ساک باشیم و نقشه بکشیم
کوک:اره موافقم
خب فیلا بریم بخوابیم فردا زود پاشیم بریم خونه بابا بزرگم
تهیونگ:اره دیگه بریم
کوک:بچه ها اتاقاتون رو خدمت کارتون نشونتون میره من دیگه میرم شب بخیر
*کوک رفت
الیانا:خیلی تو همه تهیونگ باید کمکش کنیم
تهیونگ:الیانااا اون خواهر منه چطور میتونم به فکرش نباشم
*دیه خارج از بحثا گرفتن خوابیدن
بیا اینم پارت جدید
بخاطر شما فقط
حمایتتتت کنیدددد کیوتاممم
۲۴.۰k
۱۶ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.