اول از همه به همه کسایی که استرو رو استن میکردن و فنشون ب
اول از همه به همه کسایی که استرو رو استن میکردن و فنشون بودن تسلیت میگم و خودمم فنشون بودم امیدوارم این اتفاق دیگه برای هیچکدوم از ایدلا نیوفته و همشون سالم و سلامت زندگی کنن و هر چه زودتر تمام ساسنگ ها و فن نما ها و هیترا بمیرن یا عذاب بکشن چون واقعا دیگه داره صبرم لبریز میشه و در آخر مونبین خرگوش خوشگلم اونا دنیا حالش که میدونم خوبه ولی بهترین باشه روحت شاد:)♡ #تسلیت_کیپاپ
خب شروع فیک
ات : از جام بلند شدم توی یه اتاق که شبیه خونه بود آنقدر بزرگ بود بیدار شدم سرم به دستم بود یزره مونده بود تموم شه که یه دردی تمام جونمو گرفت داد زدم : ببخشیددد
کسی هست؟
تهیونگ: روی کاناپه داشتم فیلم میدیدم که یهو صدای داد ات اومد بدو بدو رفتم طبقه بالا و درو باز کردم
تهیونگ:ات خوبی؟ جویون نیومد؟ چیشده؟درد نداری؟
ات: هی یه لحظه نفس بگیر نه فقط ترسیدم اینجا اتاقته؟
تهیونگ:اره چطور؟
ات: خیلی بزرگهه
تهیونگ: هی ولش کن بزار خدمتکار صدا کنم سرُمو بکشه
خدم..
ات: نه وایسا خودم بلدم؛ پنبه رو برداشتم و سرم رو کشیدم و پنبه رو گذاشتم روش چسب زدم و پاشدم
تهیونگ: اووو افرینن
ات: این که چیزی نیست 😂
تهیونگ : در کل افرین ات بغلش کردم *
ات: خندیدم و گفتم ممنونم ازت
تهیونگ : بیا بریم یچیزی بخوریم تقریبا ساعت ۳ نصف شبه بعدش بریم بخوابیم فردا لباساتو میچینیم تو کمد
ات: باشه بریم
رفتیم پایین و نودل خوردیم و برگشتیم بالا توی اتاق
ات: خب من میرم بخوابم
تهیونگ: کجا مگه قرار نبود اینجا باشی؟
ات: نه مزاحم نمیشم دیدی که جویون هم خبری ازش نیست
تهیونگ: موهاشو گرفتم *
ات: جیغ زدم - ای دردم گرفتتت
تهیونگ: وای شرمنده ولی بیا اینجا رو تخت من من میرم رو کاناپه اتاقم میخوابم*
ات: بیا برو تو رو تخت من میرم رو کاناپه من مزاحمم نه تو
تهیونگ : انداختمش رو تخت و خودمم رفتم رو کاناپه
ات: یا چیکار میکنی'
تهیونگ: حیحیحی
ات: مرگ
پرش زمانی به ساعت ۱۰ صبح
جویون : من اون مرتیکه رو تا نکشم ول نمیکنم
کلاه ایمنیمو گذاشتم و سوار موتور شدمو رفتم سمت عمارتش فکر کنم اسم اون تهیونگ بود
رفتم و جلو در عمارت نگهبانا:
شما؟
جویون : دوست تهیونگم
نگهبانا : پس چرا من تاحالا ندیدیمت
جویون: نزدیک ۶ میلیون دلار روبهشون گرفتم و گفتم قبوله؟
نگهبانا: باشه ولی مار لو نده
جویون : البته
رفتم و وارد عمارت شدم
از زبان ات :
از خواب بلند شدم و رفتم حموم و دوش ۵ مینی گرفتم تهیونگ هنوز خواب بود چون دیشب دیر خوابیده بود
اومدم بیرون و چمدونمو باز کردم و یه شلوارک مشکی که تا زانوم بود و یه هودی سفید پوشیدم و رفتم موهامو خشک کردم و شونه کردم و گوجه ای بستم
رفتم بالا سر تهیونگ: تهیونگ ( اروم)
تهیونگ ( یزره بلند )
تهیونگااااا ( با داد)
تهیونگ( با صدای ات از خواب پریدم ) : چته روانی
ات: پاشو ببینم ۱۰ و نیم صبحههه
...
ادامه دارد
بچه ها میخوام برم حموم ادامشو نمیددنم کی بزارم
خب شروع فیک
ات : از جام بلند شدم توی یه اتاق که شبیه خونه بود آنقدر بزرگ بود بیدار شدم سرم به دستم بود یزره مونده بود تموم شه که یه دردی تمام جونمو گرفت داد زدم : ببخشیددد
کسی هست؟
تهیونگ: روی کاناپه داشتم فیلم میدیدم که یهو صدای داد ات اومد بدو بدو رفتم طبقه بالا و درو باز کردم
تهیونگ:ات خوبی؟ جویون نیومد؟ چیشده؟درد نداری؟
ات: هی یه لحظه نفس بگیر نه فقط ترسیدم اینجا اتاقته؟
تهیونگ:اره چطور؟
ات: خیلی بزرگهه
تهیونگ: هی ولش کن بزار خدمتکار صدا کنم سرُمو بکشه
خدم..
ات: نه وایسا خودم بلدم؛ پنبه رو برداشتم و سرم رو کشیدم و پنبه رو گذاشتم روش چسب زدم و پاشدم
تهیونگ: اووو افرینن
ات: این که چیزی نیست 😂
تهیونگ : در کل افرین ات بغلش کردم *
ات: خندیدم و گفتم ممنونم ازت
تهیونگ : بیا بریم یچیزی بخوریم تقریبا ساعت ۳ نصف شبه بعدش بریم بخوابیم فردا لباساتو میچینیم تو کمد
ات: باشه بریم
رفتیم پایین و نودل خوردیم و برگشتیم بالا توی اتاق
ات: خب من میرم بخوابم
تهیونگ: کجا مگه قرار نبود اینجا باشی؟
ات: نه مزاحم نمیشم دیدی که جویون هم خبری ازش نیست
تهیونگ: موهاشو گرفتم *
ات: جیغ زدم - ای دردم گرفتتت
تهیونگ: وای شرمنده ولی بیا اینجا رو تخت من من میرم رو کاناپه اتاقم میخوابم*
ات: بیا برو تو رو تخت من میرم رو کاناپه من مزاحمم نه تو
تهیونگ : انداختمش رو تخت و خودمم رفتم رو کاناپه
ات: یا چیکار میکنی'
تهیونگ: حیحیحی
ات: مرگ
پرش زمانی به ساعت ۱۰ صبح
جویون : من اون مرتیکه رو تا نکشم ول نمیکنم
کلاه ایمنیمو گذاشتم و سوار موتور شدمو رفتم سمت عمارتش فکر کنم اسم اون تهیونگ بود
رفتم و جلو در عمارت نگهبانا:
شما؟
جویون : دوست تهیونگم
نگهبانا : پس چرا من تاحالا ندیدیمت
جویون: نزدیک ۶ میلیون دلار روبهشون گرفتم و گفتم قبوله؟
نگهبانا: باشه ولی مار لو نده
جویون : البته
رفتم و وارد عمارت شدم
از زبان ات :
از خواب بلند شدم و رفتم حموم و دوش ۵ مینی گرفتم تهیونگ هنوز خواب بود چون دیشب دیر خوابیده بود
اومدم بیرون و چمدونمو باز کردم و یه شلوارک مشکی که تا زانوم بود و یه هودی سفید پوشیدم و رفتم موهامو خشک کردم و شونه کردم و گوجه ای بستم
رفتم بالا سر تهیونگ: تهیونگ ( اروم)
تهیونگ ( یزره بلند )
تهیونگااااا ( با داد)
تهیونگ( با صدای ات از خواب پریدم ) : چته روانی
ات: پاشو ببینم ۱۰ و نیم صبحههه
...
ادامه دارد
بچه ها میخوام برم حموم ادامشو نمیددنم کی بزارم
۵.۷k
۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.