𝕻𝖆𝖗𝖙 ³³
خون مورد علاقه ی من(𝙈𝙮 𝙛𝙖𝙫𝙤𝙪𝙧𝙞𝙩𝙚 𝙗𝙡𝙤𝙤𝙙) 𝕻𝖆𝖗𝖙 ³³
شلاق و گذاشتم کنار ا/ت پاهاش رو تو هم جمع کرد بود و دستشو گذاشت رو گوشش و همینطور جیغ میزد ترسیده رفتم سمتش جیغ نمیزد دیگه دستاشو گذاشت رو سینه ام و گفت + ولم کن عوضی دور شو ازم من عروسک تو دستت نیستم _ چیشده ها + چیشده اون دختر سانا عوضی بخاطر تو منو میخاست بکشه . با حرفش انگار صد تا تیر زدن به قلبم _ دیگه چی یادت اومد + هع چن تا شلاقی که خوردم و الانم خوردم آتش سوزی زغال داغ همه چی _ زغال داغ؟ + ارع همونی که میخواستن بزارن رو صورتم . عصبانی شده بودم سانا چیکار مبخوای
ست بکنه ؟. ترسیده تو خودش جمع شده بود بغلش کردم و رفتم سمت اتاقش لباسشو زدم بالا _ دوباره کنترلم رو از دست دادم شت جای زخم هاش پماد زدم خوابش برده بود رفتم تو سیاه چال _ سانا رو بیارین . نشستم رو صندلی و سانا جلوم = باز چی شده _ چیکار به ا/ت داشتی با زغال = پس یادش اومد هع تهیونگ فکر کنم الان آخرین روزه که از اینجا خارج میشم و گفتی هیچی نگم پس ساکتم . کلافه دست تو موهام کشیدم _ زودی بفرستینش خونه حوصله اشو ندارم ٪ قربان ساعت دو هست هنوز مونده _ فقط میخام از اینجا بره ( با داد ) . از اونجا اومدم بیرون ا/ت همه چیو به یاد آورد چه خوب دیگه به من ربطی نداره اگر هم نافرمانی کرد مثل قبل رفتار باهاش میکنم.
.
.
.
.
.
.
ا/ت با شتاب اومد تو + تو خیلی کثیف هستی. اومد سمتم + ببینم تو عذاب و وجدان نمیگیری ( با داد)
از زبان ا/ت:
اومد جلوم و گردنم رو گرفت نمی تونستم درست نفس بکشم _ سر من داد نزن و به تو ربطی نداره. این زورش زیاده یا من سبکم نه زورش این زیاده +ولم....کن.... ولم کرد افتادم رو زمین سرفه کردم _ زودی از اینجا گمشو . با حالی که داشتم از اتاقش اومدم بیرون داشت با تلفن صبحت میکرد _ امریکا......باشه صبح جت رو آماده کنین . از خوشحالی چشمام برق میزد میخاد بره آمریکا میتونم همراه لیتا و شی آه برم بیرون.......فردا صبح شد فهمیدم رفته یه لباس باز پوشیدم یذره از خونم رو مالیدم به بدنم (کرم داره ) + ببینم تو منو عذاب میدی حالا که تو آمریکا هستی کلی فاصله داریم چیکار میخای بکنی. تو آینه وایسادم یه عکسی گرفتم و براش فرستادم تو یک ثانیه سین زد + ها این مگه کار نداره چرا زود سین زد _ ببینم میخاستی با خونت چیکار کنی + گوه خوردم. زودی رفتم تو حموم و در رو بستم تهیونگ میزد به در _ ا/ت کاریت ندارم بیا بیرون + پس چرا اینطوری میزنی با دستمال خونمو پاک کردم جاش میسوخت دختره خر با بدنت چیکار کردی _ ا/ت تا سه میشمارمبیا بیرون. واقعا در میشکست _ یک.....دو.... رفتم در رو باز کردم و سرمو بردم بیرون + اومدم. پهلوم رو......
هع هع دیگه سه پارت شد تقصیر من نیست جایزه دادم ولی صبر کنین برای پارت بعدی هع هع ( خنده شیطانی😂🤌🏻 ) شرط نمیزارم چون میخوام امشب کلی پارت بزارم یدفعه تمومش کنم با فردا شب شایدمهمین امشب همه ی پارت ها رو گذاشتم
شلاق و گذاشتم کنار ا/ت پاهاش رو تو هم جمع کرد بود و دستشو گذاشت رو گوشش و همینطور جیغ میزد ترسیده رفتم سمتش جیغ نمیزد دیگه دستاشو گذاشت رو سینه ام و گفت + ولم کن عوضی دور شو ازم من عروسک تو دستت نیستم _ چیشده ها + چیشده اون دختر سانا عوضی بخاطر تو منو میخاست بکشه . با حرفش انگار صد تا تیر زدن به قلبم _ دیگه چی یادت اومد + هع چن تا شلاقی که خوردم و الانم خوردم آتش سوزی زغال داغ همه چی _ زغال داغ؟ + ارع همونی که میخواستن بزارن رو صورتم . عصبانی شده بودم سانا چیکار مبخوای
ست بکنه ؟. ترسیده تو خودش جمع شده بود بغلش کردم و رفتم سمت اتاقش لباسشو زدم بالا _ دوباره کنترلم رو از دست دادم شت جای زخم هاش پماد زدم خوابش برده بود رفتم تو سیاه چال _ سانا رو بیارین . نشستم رو صندلی و سانا جلوم = باز چی شده _ چیکار به ا/ت داشتی با زغال = پس یادش اومد هع تهیونگ فکر کنم الان آخرین روزه که از اینجا خارج میشم و گفتی هیچی نگم پس ساکتم . کلافه دست تو موهام کشیدم _ زودی بفرستینش خونه حوصله اشو ندارم ٪ قربان ساعت دو هست هنوز مونده _ فقط میخام از اینجا بره ( با داد ) . از اونجا اومدم بیرون ا/ت همه چیو به یاد آورد چه خوب دیگه به من ربطی نداره اگر هم نافرمانی کرد مثل قبل رفتار باهاش میکنم.
.
.
.
.
.
.
ا/ت با شتاب اومد تو + تو خیلی کثیف هستی. اومد سمتم + ببینم تو عذاب و وجدان نمیگیری ( با داد)
از زبان ا/ت:
اومد جلوم و گردنم رو گرفت نمی تونستم درست نفس بکشم _ سر من داد نزن و به تو ربطی نداره. این زورش زیاده یا من سبکم نه زورش این زیاده +ولم....کن.... ولم کرد افتادم رو زمین سرفه کردم _ زودی از اینجا گمشو . با حالی که داشتم از اتاقش اومدم بیرون داشت با تلفن صبحت میکرد _ امریکا......باشه صبح جت رو آماده کنین . از خوشحالی چشمام برق میزد میخاد بره آمریکا میتونم همراه لیتا و شی آه برم بیرون.......فردا صبح شد فهمیدم رفته یه لباس باز پوشیدم یذره از خونم رو مالیدم به بدنم (کرم داره ) + ببینم تو منو عذاب میدی حالا که تو آمریکا هستی کلی فاصله داریم چیکار میخای بکنی. تو آینه وایسادم یه عکسی گرفتم و براش فرستادم تو یک ثانیه سین زد + ها این مگه کار نداره چرا زود سین زد _ ببینم میخاستی با خونت چیکار کنی + گوه خوردم. زودی رفتم تو حموم و در رو بستم تهیونگ میزد به در _ ا/ت کاریت ندارم بیا بیرون + پس چرا اینطوری میزنی با دستمال خونمو پاک کردم جاش میسوخت دختره خر با بدنت چیکار کردی _ ا/ت تا سه میشمارمبیا بیرون. واقعا در میشکست _ یک.....دو.... رفتم در رو باز کردم و سرمو بردم بیرون + اومدم. پهلوم رو......
هع هع دیگه سه پارت شد تقصیر من نیست جایزه دادم ولی صبر کنین برای پارت بعدی هع هع ( خنده شیطانی😂🤌🏻 ) شرط نمیزارم چون میخوام امشب کلی پارت بزارم یدفعه تمومش کنم با فردا شب شایدمهمین امشب همه ی پارت ها رو گذاشتم
۶۴.۳k
۲۶ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.