وانشات مرگ تا عشق (فصل دوم) پارت ۲
فعلا .
(پایاین مکالمه)
کوک همه چی برای ات توضیح داد .
ات : اون نمیدونه من نمیتونم بچه دار شم انکار میکنه متمعن باش .
کوک :من عمه چی درست میکنم نگران نباش خب فقط اینکار برای من برای خودت میکنی .
ات :آره من هرکاری بگی میکنم .
(فردا صبح)
گوشی کوک زنگ خورد تهیونگ بود .
(مکالمه کوک و تهیونگ)
تهیونگ :سلام چطوری
کوک : خوبم چیشد همه چی حاضره
تهیونگ :یه چیزی فقط یه بلیط گیرم اومد هرجایی توی هر سایتی هرجا بگی رفتم ولی چیزی نبود .
کوک تنها کاری که میتونیم بکنیم اینه که ات بفرستی بوسان لطفا قبول کن من مراقبش هستم همونطور که تو مراقب ایو بودی و هستی .
بهت قول میدم درست ازش مراقبت کنم بعد آخرین دادگاه میفرستش بیاد پیشت خوبه .
کوک:اما من بهش گفتم گفتم که باهاش میام و تنها نمیزارمش .
تهیونگ :خواهش میکنم این فرصت از دست نده باش
کوک :باش فقط بهم قول دادی مراقبش باشی تنهاش نذار خب
اون از پدرش میترسه.
(پایاین مکالمه)
کوک همه چی برای ات توضیح داد .
ات : اون نمیدونه من نمیتونم بچه دار شم انکار میکنه متمعن باش .
کوک :من عمه چی درست میکنم نگران نباش خب فقط اینکار برای من برای خودت میکنی .
ات :آره من هرکاری بگی میکنم .
(فردا صبح)
گوشی کوک زنگ خورد تهیونگ بود .
(مکالمه کوک و تهیونگ)
تهیونگ :سلام چطوری
کوک : خوبم چیشد همه چی حاضره
تهیونگ :یه چیزی فقط یه بلیط گیرم اومد هرجایی توی هر سایتی هرجا بگی رفتم ولی چیزی نبود .
کوک تنها کاری که میتونیم بکنیم اینه که ات بفرستی بوسان لطفا قبول کن من مراقبش هستم همونطور که تو مراقب ایو بودی و هستی .
بهت قول میدم درست ازش مراقبت کنم بعد آخرین دادگاه میفرستش بیاد پیشت خوبه .
کوک:اما من بهش گفتم گفتم که باهاش میام و تنها نمیزارمش .
تهیونگ :خواهش میکنم این فرصت از دست نده باش
کوک :باش فقط بهم قول دادی مراقبش باشی تنهاش نذار خب
اون از پدرش میترسه.
۴۸.۰k
۱۶ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.