تکپارتی(درخواستی)
#تک_پارتی #تکپارتی
#درخواستی
#یونجون
&وقتی با تی اکس تی فیت میدی و یونجون...
علامت ا.ت÷ علامت یونجون×
×بهت قول میدم،دوباره و دوباره آینده من توئی!
÷زیر پوشش نور محکم بغلت میگیرم تویی که مثل عروس میدرخشی..
بومگیو:مثل دژاوو
سوبین:تو مثل دژاویی
تهیون:بگو،بگو،بگو،بگو بلند تر!
با تموم شدن آهنگ و قرار گرفتن هر یک از اعضا تو نکته های مختلفی جیغ و هورا های فن ها بلند شد..
با یه خنده که خستگی دو ساعت اجراتو توش مخفی کرده بودی به طرفدار های پر با قرص تی اکس تی که شاید تورو هم دوست داشتن خیره شده بودی..
حس جدیدی داشت چون این آهنگ برگرفته از احساساتت نسبت به مردی که پشتت وایستاده بود..!
البته یونجون هیچ خبری از احساساتت نداشت و شایدم بهتر بود نداشته باشه چون این عشقت طی این یه چنیدین ماه که با گروهشون برای همکاری پیش هم در حال تمرین بودین برگرفته شده بود و شاید این احساست یه هوس بود نه عشق!
دژاوو آخرین آهنگ بود که اجرا میکردین پس برای راحتیت میکروفونو از لبت به پایین چونه ات هدایت دادی و آماده شدی که بری پشت صحنه..ولی با گرفته شدن ناگهانی دستت توسط یونجون متوقف شده و به تعجب به سمتش چرخیدی..
مرد با کلی عرق و خستگی که از حالت چشماش معلوم بود بهت با خنده و پر از قشنگی خیره شده بود..
تعجب و سوالی در عین حال با خنده بهش خیره شده بودی که چند قدمی نزدیکت شد و چهرشو به سمت جلو یعنی رو به فنا داد و گفت..
×ا.ت..فک نکنم این حرفارو بتونم با نگاه کردن بهت به زبون بیارم ولی..تو خوب گوش کن و من به فنا راجب احساساتم به تو بگم!
از حرفش تعجب کرده و بیشتر به حالت سوالی رفتی..درست شنیده بودی؟احساساتش راجب به تو؟
×اینکه این چند ماه اخیر باهامون بودیو بهمون انرژی دادی..با خندت و انرژی قشنگت خستگیمونو رفع کردی حس باور نکردنی بود حس مادر گروه رو میدادی..ولی برای من تو..*برگشت و بدنشو کاملا سمت تویی که اینبار با حیرت و بغض بیشتری بهش خیره شده بودی قرار داد*
تو یه چیز فراتر از همکار..فراتر از دوست بودی..فک کنم دلمو بدجوری دزدیدی و منو عاشق خودت کردی دختر!
با حرف آخرش کل سالن دوباره پر شد از جیغ و هورا های فن ها به خاطر اعتراف شجاعانه یونجون و نابود کردن حس عشقی که فک میکردی یک طرفه اس!
×بهم فرصت میدی عشقمونو دو طرفه کنم؟
تعجبتو کنار گذاشته و با بغض لب زدی:کی گفته عشقت یه طرفه است؟
با حرفت تعجب کرد که خندیدی رفتی جلو و دستاتو قفل صورت عرق کرده اش کردی..
÷منم عاشقتم یونجون!
با حرفت شوق زده و از خود بی خود شد و باعث شد که خیلی یهویی پیش هزاران فن لبتو ببوسه و ول کنش نباشه:)
The end . . .
#درخواستی
#یونجون
&وقتی با تی اکس تی فیت میدی و یونجون...
علامت ا.ت÷ علامت یونجون×
×بهت قول میدم،دوباره و دوباره آینده من توئی!
÷زیر پوشش نور محکم بغلت میگیرم تویی که مثل عروس میدرخشی..
بومگیو:مثل دژاوو
سوبین:تو مثل دژاویی
تهیون:بگو،بگو،بگو،بگو بلند تر!
با تموم شدن آهنگ و قرار گرفتن هر یک از اعضا تو نکته های مختلفی جیغ و هورا های فن ها بلند شد..
با یه خنده که خستگی دو ساعت اجراتو توش مخفی کرده بودی به طرفدار های پر با قرص تی اکس تی که شاید تورو هم دوست داشتن خیره شده بودی..
حس جدیدی داشت چون این آهنگ برگرفته از احساساتت نسبت به مردی که پشتت وایستاده بود..!
البته یونجون هیچ خبری از احساساتت نداشت و شایدم بهتر بود نداشته باشه چون این عشقت طی این یه چنیدین ماه که با گروهشون برای همکاری پیش هم در حال تمرین بودین برگرفته شده بود و شاید این احساست یه هوس بود نه عشق!
دژاوو آخرین آهنگ بود که اجرا میکردین پس برای راحتیت میکروفونو از لبت به پایین چونه ات هدایت دادی و آماده شدی که بری پشت صحنه..ولی با گرفته شدن ناگهانی دستت توسط یونجون متوقف شده و به تعجب به سمتش چرخیدی..
مرد با کلی عرق و خستگی که از حالت چشماش معلوم بود بهت با خنده و پر از قشنگی خیره شده بود..
تعجب و سوالی در عین حال با خنده بهش خیره شده بودی که چند قدمی نزدیکت شد و چهرشو به سمت جلو یعنی رو به فنا داد و گفت..
×ا.ت..فک نکنم این حرفارو بتونم با نگاه کردن بهت به زبون بیارم ولی..تو خوب گوش کن و من به فنا راجب احساساتم به تو بگم!
از حرفش تعجب کرده و بیشتر به حالت سوالی رفتی..درست شنیده بودی؟احساساتش راجب به تو؟
×اینکه این چند ماه اخیر باهامون بودیو بهمون انرژی دادی..با خندت و انرژی قشنگت خستگیمونو رفع کردی حس باور نکردنی بود حس مادر گروه رو میدادی..ولی برای من تو..*برگشت و بدنشو کاملا سمت تویی که اینبار با حیرت و بغض بیشتری بهش خیره شده بودی قرار داد*
تو یه چیز فراتر از همکار..فراتر از دوست بودی..فک کنم دلمو بدجوری دزدیدی و منو عاشق خودت کردی دختر!
با حرف آخرش کل سالن دوباره پر شد از جیغ و هورا های فن ها به خاطر اعتراف شجاعانه یونجون و نابود کردن حس عشقی که فک میکردی یک طرفه اس!
×بهم فرصت میدی عشقمونو دو طرفه کنم؟
تعجبتو کنار گذاشته و با بغض لب زدی:کی گفته عشقت یه طرفه است؟
با حرفت تعجب کرد که خندیدی رفتی جلو و دستاتو قفل صورت عرق کرده اش کردی..
÷منم عاشقتم یونجون!
با حرفت شوق زده و از خود بی خود شد و باعث شد که خیلی یهویی پیش هزاران فن لبتو ببوسه و ول کنش نباشه:)
The end . . .
۲۲.۷k
۰۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.