مدرسه ی نفرین شده

مدرسه ی نفرین شده
#part1
[سال ۱۸۸۸]
تهیونگ: اما من کاری نکردم !
$:حکم مجازات تو اعلام شده و هیچ راه برگشتی ازش وجود نداره
$:توی این جهان تو نمی توانی با هیچ انسانی ارتباط برقرار کنی ولی...
تهیونگ: ولی ؟
$:ولی یک انسان توی این دنیا متولد خواهد شد که تنها اون میتونه باهات ارتباط برقرار کنه
تهیونگ: ولی بازم خواهم مرد؟
$:اگر اون شخص را پیدا کنی و از خونش بخوری عمرت بیشتر خواهد شد و اگر عاشق اون بشی و ببوسیش زندگی تو جاودانه میشه
[سال ۲۰۲۴]
خواب بودم که صدای احضارم کرد:
&:کیم ؟
تهیونگ: تو دیگه کی هستی؟
&:اومدم بهت بگم که زمان کمی برایت مونده ؛تو باید هرچه زود تر خودت رو از اون نفرین نجات بدی ‌!
از خواب پریدم .
تهیونگ: چانگ....چانگ..(داد)
چانگ:قربان؟
تهیونگ: زود باش سنگ کهربا را برام بیار
چانگ:ولی قربان اون برای زخمتون ضرر...
تهیونگ: خفه شو ...فقط برام بیارش...
ادامه دارد