♡☆{فیک ته}♡☆
♡☆{فیک ته}♡☆
⊙⊙⊙⊙⊙⊙⊙⊙⊙
ویو ات
سه ساعته که دارم ته رو صدا می زنم
ات: تهههههههههههههههههه( با عربده)
ته: ها چی شده کی مرده موشک زدن روسیه حمله کرده نکگه ملت دارن شورش میکنم
سانا: یا خدا کی مرده
هیچ کس نمرده( رو به سانا)
ات: ایکیو سه ساعته دارم صدات میزنم (رو به ته)
ته: ااا ببخشید حواسم نبود
ات: اشکال نداره دیرت نشد ه
ته: نه بابا
ویو ته
ات بدبخت سه ساعت داشت صدام میزد
رفته بودم تو فکر لیا
ولی دادش انسانی خیلی بلند بود
ویو سانا
داشتم ارایشمو می کردم یهو صدا جیغ شنیدم دیدم ات جیغ زده فک کردم ته چیزیش شده
رفتم دیدم هیچی نشده
ویو ته
سوار ماشین شدیم هممون با یه ماشین رفتیم شرکت رسیدم شرکت
خدا رو شکر لیا چیزی نگفت ولی مث همیشه لباسش باز بود
ویو ات
سوار ماشین شدیم
رسیدیم شرکت که منشی ته رو دیدم لباس خیلی باز بود می تونم بگم اصن لباس نداشت فقط یه تور بود
گود بای نگاه کنید چه ادمین خوبی هستم سر جاهای حساس تموم نمی کنم
شرط نداریم برید حال کنید
⊙⊙⊙⊙⊙⊙⊙⊙⊙
ویو ات
سه ساعته که دارم ته رو صدا می زنم
ات: تهههههههههههههههههه( با عربده)
ته: ها چی شده کی مرده موشک زدن روسیه حمله کرده نکگه ملت دارن شورش میکنم
سانا: یا خدا کی مرده
هیچ کس نمرده( رو به سانا)
ات: ایکیو سه ساعته دارم صدات میزنم (رو به ته)
ته: ااا ببخشید حواسم نبود
ات: اشکال نداره دیرت نشد ه
ته: نه بابا
ویو ته
ات بدبخت سه ساعت داشت صدام میزد
رفته بودم تو فکر لیا
ولی دادش انسانی خیلی بلند بود
ویو سانا
داشتم ارایشمو می کردم یهو صدا جیغ شنیدم دیدم ات جیغ زده فک کردم ته چیزیش شده
رفتم دیدم هیچی نشده
ویو ته
سوار ماشین شدیم هممون با یه ماشین رفتیم شرکت رسیدم شرکت
خدا رو شکر لیا چیزی نگفت ولی مث همیشه لباسش باز بود
ویو ات
سوار ماشین شدیم
رسیدیم شرکت که منشی ته رو دیدم لباس خیلی باز بود می تونم بگم اصن لباس نداشت فقط یه تور بود
گود بای نگاه کنید چه ادمین خوبی هستم سر جاهای حساس تموم نمی کنم
شرط نداریم برید حال کنید
۱۳.۴k
۲۳ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.