KIM Taehung پارت 6
منه عجیب***6
ا/ت: آیییییی
تهیونگ: چی شد؟ خوبی بیب؟
ا/ت: خوبم ولی پاهام خیلی میسوزه
تهیونگ: لعنت به من
ا/ت: خدانکنه عشقم .دیگه اینجوری نگو
تهیونگ ا/ت رو براگ استایل بغل کردو از اون اتاق تنبیه اوردو گذاشت رو مبل توی دفترش
ا/ت: فک کنم دیگه نتونم برم اردو
تهیونگ: چرا؟
ا/ت: خب چونکه پام درد میکنه و نمیتونم خوب راه برم
تهیونگ: خب الان ددیه خوبت میاد پماد میزنه به پاهات تا دیگه نسوزه و درد نگیره
ا/ت: مرسی ددی. میگم میشه دیگه ددی صدات کنم؟
تهیونگ: من مال خودتم پس هرچی میخوای بگو بیبی گرل
ا/ت: اوهوم ددی
تهیونگ: خب اجازه میدی جوراب شلواریتو بیارم پایین تا پماد بزنم
ا/ت: اخه خجالت میکشم
تهیونگ: نه خجالت نکش.ما هنوز کارای خاکبرسریمون مونده(اقا تهیونگه گود بویمون داره تبدیل میشه به جیمین منحرفمون-_-)
تهیونگ جوراب شلواری ا/ت رو کشید پایین
تهیونگ: وای خداا چه پاهی سفید خوشگلی داره و من بیشعور قرمزشون کردم(منحرف جونای من ا.ت شورت داره
10 دقیقه بعد*
ا/ت: مرسی ددی که پاهامو چرب کردی. خب میگم میشه برای من یه اسنپ بگیری برم هتل؟
تهیونگ: خب بیا بریم خونه ی من.
ا/ت: واقعا(خوشحال
تهیونگ: اره عشقم (از اینجا ا/ت 25 سالشه و تهیونگ هم 27 سال.البته میدونم 28 سالشه ولی خب اینجا فقط 2 سال تفاوت سنی باشه بهتره)
تهیونگ: خب بزار من براگ بغلت کنم بریم بزارمت تو ماشین ولی کیفتو خودت بیار بیب
ا/ت: چشم ددی.(ا/ت و تهیونگ سوار ماشین فورد ماستینگ مشکی تهیونگ شدند و الان تو راهند)
ا/ت: میگم تهیونگ میشه بریم هتل من چمدونمو جمع کنم
تهیونگ: تو میخوای پیش من بیای(با ذوق)
ا/ت: اگه مزاحم نباشم اشکال نداره
تهیونگ: نه بابا من تنهام و خیلیم خوبه که بیای پیشم پرنسس
ا/ت: خب حالا یه اهنگ میزاری؟
تهیونگ: چشم بانوی من
ویو نویسنده:
تهیونگ تا ضبط رو روشن کرد اهنگ منحرفی انگلیسی you are doing something on my DICK tonight و پو_سی_یه پخش شد)یعنی داری امشب با د_ک من یه کارایی میکنی
ا/ت و تهیونگ هردو انگلیسی فول هستنو قشنگ معنی رو میدونن
تهیونگ: این خواننده های امروزی چه چیزهایی میخونن(با شیطنت)
ا/ت: اره(بچه ا/ت مثل گوجه فرنگی سرخ شده خخخخخ)
تهیونگ: وای نگاش کن چقد سرخ شدی
ا/ت: میدونم بزن اهنگ بعدی
تهیونگ: باشه.تا من میرم تو هتل چمدونتو بیارم ت یه چیزی بزار
ا/ت: باش بیا اینم کلید
تهیونگ: اوکی
تا تهیونگ رفت ا/ت خانوم اهنگه ای قشنگ ت_ر از پر_یا رو پخش کرد-_-
2 دقیقه بعد تهیونگ اومد
تهیونگ: ا/ت الان ان دقیقا داره چی میگه
ا/ت: داره اهنگ میخونه دیگه(خلاصه ا/ت و تهیونگ رسیدن خونه ی تهیونگ که البته اصن انقد خوشگل بود که نگو
ا/ت: وای خونت خیلی قشنگه
تهیونگ: دیگه نمیگیم خونت میگیم خونموننن
ا/ت: چشم ددی.آیی (میخواست پیاده شه)
تهیونگ: بزار بیام بغلت کنم. و رفتن داخل خونه
تهیونگ: ا/ت اتاق تو دقیقا روبروی اتاقه منه عشقم .طبقه بالا
ا/ت: مرسی .(دیگه ا/ت خودش از پله ها رفت بالا)
ا/ت: تهیونگ چجوری اتاق من انقد صورتیه؟
تهیونگ:خب چون اینجا قبلا اتاق خواهرم بوده .اما الان مال توعه چون حدودا 5 سالی میشه که خانوادم به دلیل تحصیل خانوادم رفتن تورنتو
ا/ت: اهان میگم تهیونگ من باید لباسام رو بشورم .
تهیونگ: یعنی دیگه لباس نداری؟
خب ایندفعه تو ابرای کوه سبلان بمونید-----______------
ا/ت: آیییییی
تهیونگ: چی شد؟ خوبی بیب؟
ا/ت: خوبم ولی پاهام خیلی میسوزه
تهیونگ: لعنت به من
ا/ت: خدانکنه عشقم .دیگه اینجوری نگو
تهیونگ ا/ت رو براگ استایل بغل کردو از اون اتاق تنبیه اوردو گذاشت رو مبل توی دفترش
ا/ت: فک کنم دیگه نتونم برم اردو
تهیونگ: چرا؟
ا/ت: خب چونکه پام درد میکنه و نمیتونم خوب راه برم
تهیونگ: خب الان ددیه خوبت میاد پماد میزنه به پاهات تا دیگه نسوزه و درد نگیره
ا/ت: مرسی ددی. میگم میشه دیگه ددی صدات کنم؟
تهیونگ: من مال خودتم پس هرچی میخوای بگو بیبی گرل
ا/ت: اوهوم ددی
تهیونگ: خب اجازه میدی جوراب شلواریتو بیارم پایین تا پماد بزنم
ا/ت: اخه خجالت میکشم
تهیونگ: نه خجالت نکش.ما هنوز کارای خاکبرسریمون مونده(اقا تهیونگه گود بویمون داره تبدیل میشه به جیمین منحرفمون-_-)
تهیونگ جوراب شلواری ا/ت رو کشید پایین
تهیونگ: وای خداا چه پاهی سفید خوشگلی داره و من بیشعور قرمزشون کردم(منحرف جونای من ا.ت شورت داره
10 دقیقه بعد*
ا/ت: مرسی ددی که پاهامو چرب کردی. خب میگم میشه برای من یه اسنپ بگیری برم هتل؟
تهیونگ: خب بیا بریم خونه ی من.
ا/ت: واقعا(خوشحال
تهیونگ: اره عشقم (از اینجا ا/ت 25 سالشه و تهیونگ هم 27 سال.البته میدونم 28 سالشه ولی خب اینجا فقط 2 سال تفاوت سنی باشه بهتره)
تهیونگ: خب بزار من براگ بغلت کنم بریم بزارمت تو ماشین ولی کیفتو خودت بیار بیب
ا/ت: چشم ددی.(ا/ت و تهیونگ سوار ماشین فورد ماستینگ مشکی تهیونگ شدند و الان تو راهند)
ا/ت: میگم تهیونگ میشه بریم هتل من چمدونمو جمع کنم
تهیونگ: تو میخوای پیش من بیای(با ذوق)
ا/ت: اگه مزاحم نباشم اشکال نداره
تهیونگ: نه بابا من تنهام و خیلیم خوبه که بیای پیشم پرنسس
ا/ت: خب حالا یه اهنگ میزاری؟
تهیونگ: چشم بانوی من
ویو نویسنده:
تهیونگ تا ضبط رو روشن کرد اهنگ منحرفی انگلیسی you are doing something on my DICK tonight و پو_سی_یه پخش شد)یعنی داری امشب با د_ک من یه کارایی میکنی
ا/ت و تهیونگ هردو انگلیسی فول هستنو قشنگ معنی رو میدونن
تهیونگ: این خواننده های امروزی چه چیزهایی میخونن(با شیطنت)
ا/ت: اره(بچه ا/ت مثل گوجه فرنگی سرخ شده خخخخخ)
تهیونگ: وای نگاش کن چقد سرخ شدی
ا/ت: میدونم بزن اهنگ بعدی
تهیونگ: باشه.تا من میرم تو هتل چمدونتو بیارم ت یه چیزی بزار
ا/ت: باش بیا اینم کلید
تهیونگ: اوکی
تا تهیونگ رفت ا/ت خانوم اهنگه ای قشنگ ت_ر از پر_یا رو پخش کرد-_-
2 دقیقه بعد تهیونگ اومد
تهیونگ: ا/ت الان ان دقیقا داره چی میگه
ا/ت: داره اهنگ میخونه دیگه(خلاصه ا/ت و تهیونگ رسیدن خونه ی تهیونگ که البته اصن انقد خوشگل بود که نگو
ا/ت: وای خونت خیلی قشنگه
تهیونگ: دیگه نمیگیم خونت میگیم خونموننن
ا/ت: چشم ددی.آیی (میخواست پیاده شه)
تهیونگ: بزار بیام بغلت کنم. و رفتن داخل خونه
تهیونگ: ا/ت اتاق تو دقیقا روبروی اتاقه منه عشقم .طبقه بالا
ا/ت: مرسی .(دیگه ا/ت خودش از پله ها رفت بالا)
ا/ت: تهیونگ چجوری اتاق من انقد صورتیه؟
تهیونگ:خب چون اینجا قبلا اتاق خواهرم بوده .اما الان مال توعه چون حدودا 5 سالی میشه که خانوادم به دلیل تحصیل خانوادم رفتن تورنتو
ا/ت: اهان میگم تهیونگ من باید لباسام رو بشورم .
تهیونگ: یعنی دیگه لباس نداری؟
خب ایندفعه تو ابرای کوه سبلان بمونید-----______------
۳۲.۱k
۰۷ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.