سناریو
سلام.
امیدوارم خوشتون بیاد.🙃🙂
کارکتر:گوجو،چویا
شما:هیما
رابطه:دوست دخترشی
موضوع:خواستگاری
🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈
گوجو:🍰
خیلی خفن و شیک وارد میشه.
میشینه رو مبل،یه پاشو میزاره رو اون پاش،اصلا هم به حرفای باباتون که راجت جهیزیه و مهریه و ....گوش نمیده.
خواهر/برادرتون همش ازتون راجبش سوال میپرسن:هیما...این پسره خواهر/برادر نداره؟
شما هم با غرور:نخیر،فقط یدونس.
آخرشم بله رو میگیره و با خیال راحت میره.
چویا:🍷
با هلیکوپتر میاد جلوی پنجره،از پنجره میاد تو.
اول یه دونه از گلارو به مامانتون میده بعد دسته گل رو به شما میده.
باباتون:خب،لطفا بفرمائید بشینید.
هرچی باباتون میگه قبول میکنه،اصلا نه نمیاره،با عصبانیت حرف نمیزنه،مقدار مهریه هم براش مهم نیست.
شما که از همون اول قبول کرده بودین اما باباتون یکم مخالفت میکرد اما اونم با حرفهای چویا و جنتلمن بازیاش رفع شد.
امیدوارم خوشتون بیاد.🙃🙂
کارکتر:گوجو،چویا
شما:هیما
رابطه:دوست دخترشی
موضوع:خواستگاری
🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈
گوجو:🍰
خیلی خفن و شیک وارد میشه.
میشینه رو مبل،یه پاشو میزاره رو اون پاش،اصلا هم به حرفای باباتون که راجت جهیزیه و مهریه و ....گوش نمیده.
خواهر/برادرتون همش ازتون راجبش سوال میپرسن:هیما...این پسره خواهر/برادر نداره؟
شما هم با غرور:نخیر،فقط یدونس.
آخرشم بله رو میگیره و با خیال راحت میره.
چویا:🍷
با هلیکوپتر میاد جلوی پنجره،از پنجره میاد تو.
اول یه دونه از گلارو به مامانتون میده بعد دسته گل رو به شما میده.
باباتون:خب،لطفا بفرمائید بشینید.
هرچی باباتون میگه قبول میکنه،اصلا نه نمیاره،با عصبانیت حرف نمیزنه،مقدار مهریه هم براش مهم نیست.
شما که از همون اول قبول کرده بودین اما باباتون یکم مخالفت میکرد اما اونم با حرفهای چویا و جنتلمن بازیاش رفع شد.
۴.۴k
۲۵ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.